پارسی و پروسی را بهتر بشناسیم....

آیا میدانید آلمان و ایران چرا باهم قوم و خویشند؟

گفتار روز   

شماره 112
پارسی و پروسی را بهتر بشناسیم..

سرزمین قله قاف، سرزمین فردوسی و رستم و رخش تهمتن یعنی ایران زمین در واپسین لحظات حیات دارد آفتابی میشود و از روز آغازین تا به کنون بعللی چند که در متن این مقاله خواهد آمد صاحب دهر وی را از انظار بدور نگهداشته تا کودک پیر فلک بر گرد جهان سرگردان بدنبالش باشد تا به امروز از برای جرعه ای محبت مادرانه اش که عارف دهر گوید از اوییم و بدو برگردیم ای مادرم ایران سلام منم فرزند سالخورده ات باز آمده تا بر پایت بوسه زنیم از برای عفو گناهانی که مرتکب شدیم در نبودت ای خاک پاک وجود در موجودیت من.
بیائید تا اندکی بر بساط زمین چرخی زنیم و سیمرغ را از قله قاف پرواز دهیم تا کودک زال سرگردان ایران زمین را از دیار غرب یعنی اروپا به فلات باز گرداند از برای تعظیم و تسلیم بله درست است،آلمان که نام قدیمی وی پروس است و در ایران ویرا پارسی خطاب کنند که درستش را باید تاریخ جستجو کرد پارسی و پروسی هردو از یک خانواده در شمالغرب دریاچه ارومیه برخاسته از خاکهای نمکی سلماس در منطقه شپیران است و از فرزندان نوح که صاحب گوسفند پیکر سفید مرینوس( مَریِ نوح) بودند که مرغوبیت پشم و قدرت دماغی این خانواده که ناشی از عنصر کلر بوده در اندک زمانی بر خاورمیانه مستولی و سپس بر مصر وشمال مدیترانه شبه جزیره بالکان را اشغال کرده ساکن میشوند و تمدن عظیم یونان را بنیاد مینهند.
ایرانی امروز باید تلاش کند تا صلح و آشتی را به فلات و سپس به جهان برگرداند چون اوضاع بشدت بحرانی و جنگهای سایبری نای نفس را از کام بشر گرفته و همگان مترصد از این وضعیت آتش و خون و اعدامهای دسته جمعی بدون هیچ درکی از واقعیات اجازه بدهید بگذاریم صاحبان قلم و اندیشه از پروس و پارس بیایند به اعمال خود نگاهی داشته باشند تا بدانند که چه دسته گلی به آب داده و امروز چه جوابی دارند برای بشریت؟               
فلات ایران در منطقه اشنویه توسط نوح و فرزندانش طی قرارداد زبانی فی مابین برای تشکیل یک اتحادیه دامداری با قوم روند و سپس با مامَش در منطقه جنوب اشنویه توانستند تا به میان رودان را به اشغال در آورده و با سپردن گوسفند به چوپان روند با سرپرستی دختران زیباروی پارسی تمدن شهر سبا در جنوبغرب دریاچه ارومیه شکل گرفته و ملکه را از قوم نوح بر تخت می‌نشانند چون دختر روند در ییلاق و قشلاق بود و برای این منصب نمیشد. این تمدن مدت مدیدی در این ناحیه حکومت کرد تا روزیکه ابراهیم خلیل به بت شکنی اقدام و جریان به آتش انداختن وی و نجاتش توسط خدای هستی و ترس و و حشت نمرود از این بابت و تبعید حضرت ابراهیم به سرزمین مصر تحت حمایت فرعونیان و از آنجا که گوسفند تحت الحمایه قوم روند بود و سران قوم در بابل در خدمت نمرود و معترض به مسئله تبعید ابراهیم نمرود گروهی راهزن و تبهکار را به جان ایلات روند که مشهور به پیران بَرچَمی بودند انداخت که این ایلات از دره علی بیگ به پایین را شامل میشد و گوسفند مرینوس از این دره به بالا را بسمت آسیای صغیر و بدین سان آشور شکل گرفت و مناطقی از قلمرو ایلات روند را تسخیر و در نینوا اعلان حکومت کرد و بدینسان نمرود با مشورت ساختگی با سران ایلات در بابل کوچ مرینوس را به غرب پیشنهاد میکند و بدینسان عملا چوپانان مرینوس از چوپانان روند جدا میشوند و از تنگه داردانل و بغاز بسفور عبور و وارد بالکان میشوند،که خانواده نوح از کوهستان آلپ بالا رفتند و در اطراف رودخانه های راین و گارن و دانوب اطراق و ساکن شدند تا به امروز و چوپانان روند در سواحل مدیترانه تا به روم را در نوردیدند.
این مرکز برای روشن شدن خیزش حیات بر فلات پیشنهاد برپایی نمایشگاه «حیات روند » را در اشنویه میدهد،تا هرچه زودتر حقیقت علمی وجود باری ثابت و انسان به میزان برگردد .....

رئیس مؤسسه ژین /عبدولقادر پیران

مرکز مطالعات ژنتیکی محیط زیست بنکه ی ژین « کیله شین2» استرالیا