menusearch
bnkayjin.com

خیزش حیات دو قطبی روند بر فلات ایران (رونــــد 3)

Ku | Fa
۱۴۰۳/۹/۸ پنج شنبه
(0)
(0)
خیزش حیات دو قطبی روند بر فلات ایران (رونــــد 3)
خیزش حیات دو قطبی روند بر فلات ایران (رونــــد 3)

بخش سوم کتاب خیزش حیات دو قطبی روند بر فلات ایران (رونــــد)

نویسنده: عبدالقادر پیران/ محقق از دانشگاه کویینزلند استرالیا


اقیانوس آرام :
این سفره آبی با وسعت(165,250,000)کیلومتر مربع،وسیعترین و با ژرفای (10911)متر،عمیق ترین سفره آبی این کره خاکی است.دیدگاه)مؤسسه ژین(در مورد نقاط عمیق در این حوزه اینست،که این اعماق مخازن گاز نیتروژن بوده و با ورود آب بدانها به آمونیاک تبدیل و موجب یخبندان گردیده".این اقیانوس دارای) 2500 (جزیره کوچک و بزرگ است.که بیشترشان در نیمکره جنوبی هستند و تشکیل قاره اقیانوسیه را داده اند.در قسمت نیمکره شمالی بعلت وجود صفحات خاکی نیتراتی و سولفاتی و رودخانه های آب شیرین کانادا موجب گردیده رسوبات لایه های ضخیمتری داشته باشند.بویژه در سواحل آلاسکا که در فصل بهار پر جمعیت ترین نقطه جهانی جانوران دریایی است و جالب اینجاست که آبهای تیمکره شمالی در مکانهایی در زمین فرو میروند و بدینسان محیط شور نیمکره جنوبی را حفظ کرده،بدینجهت در این بخش لایه های رسوبی بسیار نازک و قابل اغماز است،در مقابل ضخامت لایه های اقیانوس هند.هر چند اقیانوس هند از آرام خیلی جوانتر است.رسوبات دریایی محل رشد گیاهان آبزی و محل تجمع حشرات و ماهیان که ضخامت آن بستگی به شور و شیرین بودن آب آن حوزه است و رنگ وگونه حیات آن بدین عناصر شور و شیرین ارتباط دارد،که تا کنون دنیای علوم بدین قوانین طبیعت وقعی ننهاده،چرا که دیدگاه محوریش در ارتباط با زیست شناسی بر مبنای قانونمندی تکامل داروینی بوده و از کتب آسمانی بهرمند نبوده و این بی خبری دنیای علوم ناشی از کوته فکری و حجره و منزوی بودن دنیای روحانیت است، در هر سه شاخه تورات و انجیل و قرآن کریم که در آیات کلام الله مجید بدین حال و وضع حیات کاملا اشارت دارد و حتی خیزش انسان از لای خاکها بر زمین و این رویش بر فلات ایران در اطراف دریاچه ارومیه در بسته های حیاتی پیداست.چرا دنیای اسلام از این شور و شیرین کتاب آسمانیش کمک نگرفته؟چون خالق آنرا به امروز موکول کرده و میتوانید در سوره النمل آیات) 81 تا 85 (را مطالعه کرده سرزمینی که در آن تعریف شده، آیا نمیتواند استرالیا باشد؟
اقیانوس هند :
از لحاظ وسعت سومین منبع آبی است که(20%) از سطح زمین را پوشانده و گرمترین حوزه اقیانوسی در جهان است و این میزان گرما ناشی از وجود خاکهای شیرین کربناتی رسوبات ضخیم بستری و اطرافش است غلظت شوری آن بعلت سد سازی و جلوگیری از جریان آب شیرین توسط انسان بسیار بالا رفته و خطر نابودی حیات سواحل را تهدید میکند لایروبی کف اقیانوس برای جمع آوری صدف مروارید یا مرجان و میگو توسط کشتی های ویژه میرود که فاجعه آفرین باشد. چرا؟ که این آبزیان در بین دو اقیانوس کار تصفیه را بعهده دارند که دنیای علوم متوجه این مسئله نیست.یافته های این مرکز در ارتباط با حیات در این سرزمین قابل توجه است و میتواند راهنمای خوبی باشد در رسیدن به سرچشمه های آفرینش که با کتب آسمانی بویژه قرآن کریم همخوانی بسیار نزدیکی دارد و مایه تفکر و تامل در هستی وچگونگی خلقت آن.
تقاضا:
با توجه به دو محیط آب شور قطب جنوب و نیمکره جنوبی اقیانوس آرام و آب شیرین اقیانوس هند این مرکز از دنیای علوم میخواهد برای هرچه بهتر کنترل محیط زیست و نجات حیات بشری نمایشگاه «حیات روند» را در ولایت اشنویه برپا کند تا معلوم گردد،که هستی و حیات برآن چگونه شکل گرفته اند و دایره خلقت بر چه اوزان و قانونمندی استوار است.
اقیانوس هند با( 2 )عنصر گرمسیری کربن حیات آفریقا و فسفر حیات استرالیا را برای دنیای دانش تعریف میکند و اقیانوس آرام در نیمکره جنوبی با عنصر کلرورآهن حیات رنگین و سردسیری را از لحاظ بیولوژی در تعریف خود دارند و طبق همین قانونمندی بر بالای فلات ایران در اطراف دریاچه ارومیه خیزش حیات پیداست و در( 4) صفحه خاکی کاملا جدا از هم این پروسه را برفلات ایران پیاده کرده که( 2) واحد شور و( 2) واحد شیرین است و سوره الرعد توصیف قطعات خاکی فلات است،که میفرماید؛"وفی الارض قطع متجاورات و جنات من اعناب وزرع ونخیل صنوان و غیر صنوان یسقی بماء/واحد و نفضل بعضها علی بعض فی الاکل ان فی ذالک لایات لقوم یعقلون.« آیه4»
و در سوره الرحمن از باغات بهشتی وصف کند که با همین(4)باغ فلات ایران بر زاگروس و یال جنوبی البرز تا به آرارات پیداست و همچنین حیات روند و مامش را در منطقه اشنویه تصویر اصلی هابیل و قابیل است که به زبان کردی صحبت و گفتگو را آغاز کرده اند و خاکهای صلصال کالفخار هم در همین ولایت در جنوب غرب دریاچه در جاده اشنویه به نقده بر سینه کوه پیداست که بر رسوبات آبهای شور و شیرین تراش خورده و چرا تا به امروز در پرده اسرار مانده...!!باید از مسلمین پرسید که این خود از رازهای طبیعت است و آشکار شدن وجود مطلق ذات احدیت برای بازگشت به میزان و شناخت بیشتر پروسه حیات،چگونه بر این کره خاکی پیاده شده.؟؟
اوضاع غم انگیزی در پیش روی بشریت است و روز حساب اصحاب شمال« ژنهای قفقازی»که نظامهای طبقاتی را در جامعه خلق و حکومت های مستبد و خودکامه را برپا و باج و خراج را از گرده کارگران و دهقانان در نظام ارباب و رعیتی کشیدند و تا به امروز در قالب سود و سرمایه و رانت خواری به حیات خودکامکی خود ادامه میدهند،روز به روز این وضعیت نا به هنجار در طبیعت خود را علنی میکند.که موضوع از چه قرار است و از دوران آدم تا به امروز را برای بندگانش تشریح میکند،که چرا چنین شد ؟و چرا تا بدینجا ادامه پیدا کرده..؟بی توجهی به کتب آسمانی و انجام ندادن هیچگونه کار تحقیقاتی عنصری بر نحوه عملکرد خاکها و بر روی اندامهای حسی و حرکتی گیاهان و جانوران موجب خسارات جبران ناپذیری شده.کبر و غرور و خودستایی در انسانها بویژه در سطح رهبریت همیشه موجب جنگ و گریز و خونریزی شده و غالب از مغلوب در اوج قساوت و بیرحمی تلافی جسته و حتی هم اکنون در دنیای پزشکی هم بدون توجه به ساختار عنصری در اطاق جراحی خون سیاه آفریقایی را به بدن یک سفید پوست اروپایی تزریق میکنند، یا بلعکس که در اولی مریض دچار سرطان و در دومی باعث خمودی و بیخوابی و سوء تغذیه میشود.
قبل از پرداختن به شرح ماجراهای پژوهشی در اینجا لازم است،از هستی تعریف تازه ای داشته باشیم، تا مطالب بهتر و منسجم تر بسته بندی گردند برای درک خلقت و خالق در راه رهایی بشریت از افکار نا منسجم و عاری از حقیقت و

ثوابت و سیارات:
ساختمان عنصری دو سفره آبی اقیانوس آرام و هند؛اولی از ساختارهای خاکی قطب جنوب و بنیان و پایه و اساس این صنعت کردگاری گفتگو کرده و دیگری از آخرین حد تجزیه،که بر خط استوا حیات را به کمک بارش باران بنیان گذاری کرده و بعد از گذشت چندی از زمان با ازدیاد باران و نفوذ در اعماق صفحات دیگری هنوز به حد نهایی تجزیه نشده یا به کربن نرسیده، وارد عرصه حیات میکند با درک و شعور بیشتری و رنگ و روی دیگری،چنین پیداست بر فلات ایران از آب شور اقیانوس آرام و از آب شیرین اقیانوس هند حیات سومی بنام "روند"یا مهاجر را برپا کرده،و تا به امروز کسی بدان پی نبرده و در اینجا وظیفه ماست،که از این راز بزرگ پرده برداریم تا انسان متوجه مسأله هستی و حیات شود،تا کردگار یکتا را به مدد این آثار تشخیص و تسلیم وی در طبیعت گردد و از ابراز افکار نامفهوم خود را بدور دارد.
کرات یک قطبی هستند:
با توجه به آب شور جنوب اقیانوس آرام با حلقه عریض آن در اطراف خاکهای قطب جنوب و لایه اوزون بر بالای استرالیا چنین پیداست،کره زمین توسط نیروی کشنده عظیمی که از طریق قطب جنوب بدان القا میشود،در مقابل نیروهای گریز از مرکز حاصل از چرخش وضعی و انتقالی از انهدام آن جلو گیری میکند.این نیروی بسیار سرد کلری به دنبالچه یا دمگل زمین تزریق میشود و درحین کنترل آن به وزن و حجم زمین نیز اضافه میگردد و این انرژی تازه وارد همچون پوششی ضخیم دمگل زمین را کاور کرده و در مقابل تابش آفتاب قرار میگیرد و با گذشت زمان عنصر کلر به سولفات و نیترات و فسفات و کربنات تبدیل شده و برای تبدیل به حیات نیاز به قطره باران است.در اینجا بدین نتیجه میرسیم که هسته کرات سرد و طلماتی است و اگر آتشی از نقطه ای در روی زمین زبانه میکشد،متعلق به پوسنه زمین است.که در اثر فعل و انفعالات عناصر با نور خورشید و تولیدگازهایی از خانواده متان و اتان و پروپان وهگزان باشد و یا صفحات سولفوری که با آب مشتعل میشوند همچون فلز سدیم.
ستارگان همچون شکوفه های یک درخت دمگل دارند،که بوسیله آن تغذیه، ساپورت و رشد کرده و به حیات ادامه و در زمان مقرر حیات گیاهان سپس گیاهان حیات جانوران و جانوران بهمراه گیاهان حیات ما انسانها را تداوم می‌بخشند. اگر به دیدگاههای دنیای دانش در این زمینه بنگریم با تفکراتی آشنا میشویم،که هیچگونه بنیان علمی نداشته و تنها بر مبنای مدرک و یا منزلت اجتماعیش نظری ارائه داده تا از کاروان عقب نماند و حال مرکز فضایی ناسا با این همه خرج و مخارج سنگین بکجای این هستی دست یافته که نقطه امیدی باشد،برای نجات بشریت،جزء اتلاف وقت و هزینه های گزاف آنچنانی که امروز باید جوابگوی ما انسانها باشند.مرکز مطالعات ژنیتکی محیط زیست)ژین (برای محاکمه تاریخ در سرگردانی بشریت و ایجاد فساد و بی حرمتی به ذات کبریایی با تجاوز و قتل عامهای بی پروا از نسل بشر و گیاهان و جانوران بطور بی رویه و بدون هیچ قانونمندی زیست محیطی در نقل و انتقال نیروها چه بصورت جانداران گیاهی و جانوری و چه بصورت بسته های غدایی دنیای علوم باید جوابگو باشد.
تعریف هستی و انسجام آن در امر حیات:
در اینجا نیاز است از هستی تعریفی داشته باشیم و بدانیم این مجموعه کهکشانی با میلیاردها ستاره و سیاره های کوچک و بزرگ چگونه شکل گرفته.؟ آیا بینگ بنگ دنیای دانش که چالشی ذهنیتی است درست است.؟یا همچون نظریه تکامل (چارلز داروین) مشاهده میشود.در اینجا با یک مثال ساده این مبحث را بسط داده و ادامه میدهیم،تا همگان متوجه این امر عظیم خلقت شوند که نیاز روحی هر فرد در جامعه است.برای درک معنا یا یقین و بخود رسیدن و در خود شدن و از همه چیز و همه کس بریدن و با او همراه شدن.
پرنده را خالق و لانه را هستی و تخم را مخلوق یا حیات انگاریم،چنین مینمایاند هر رخ دادی در طبیعت توسط خالق ایجاد و کنترل میشود،جابجایی صفحات خاکی و ایجاد پستی و بلندی و بارش باران و جاری شدن سیل و ایجاد برکه و دریاچه و اقیانوس از کارهای اوست.برای ادامه حیات براین کره خاکی که نامش را زمین نهاده ایم. مرکز مطالعات ژنیتکی محیط زیست)ژین (با توجه به کوهسنگ اولورو در وسط بیابان فلات استرالیا که یک شهاب سنگ است و موجب جدا شدن قطعه خاکی عظیمی از شرق ماداگاسکار شده و آنرا بسمت شمالشرق رانده،که با صفحات خاکی مجمع الجزایر اندونزی تصادم خاک هندوستان و سیریلانکا را از آن جدا و بسمت شرق آمده فلات استرالیا را ایجاد میکند. این اولین طوفان دریایی است که در دوره آدم بچشم میخورد،یعنی اینکه آدم و حوا دیر زمانی بر زمین حکومت کرده و صاحب فرزندانی بر گستره زمین بوده اند. چرا که جزایر اقیانوسیه غالبا بومیانی دارند استرالیا، نیوزیلند، فیجی، پاپوا نیوگینی و جزایر سلیمان و هاوایی که دنیای علوم معتقد است این جماعت از کشورهای هند وچین با استفاده از وسایل شناور از جمله قالب های بزرگ چوب را در آب انداخته بدین جزایر دست یافته اند،که جای تردید است و نیاز به بحث کلی دارد. چرا که از فرو رفتن آبهای نیمکره شمالی این اقیانوس در دل زمین چنین استنباط میشود،نیمکره جنوبی جنگل و کوه و دشت بوده و محل زندگی بنی آدم و با طوفان فلات تبت زیر آب رفته و مدفون شده اند.همانطور که نئاندرتالها در طوفان نوح با شهاب سنگ ریجاب کرمانشاه بطول بیش از (80 )کیلو متر که موجب بوجود آمدن فلات ایران گردیده و در اینجا در تعریف هستی ما در (3 )بعد علمی ریاضی، فیزیک و شیمی نظر انداخته و چنین تعریف کرده ایم.
تعریف ریاضی هستی:
این تعریف از لحاظ علمی کاملترین تعریف است و نمیشود بر آن خرده گرفت ایفای نقش انرژی است.که یک واحد فتونی از جمیع عناصر فلز و غیر فلز درحال چرخش وضعی و حرکت انتقالی در خلاء مطلق در بین منهای بینهایت و باضافه بینهایت که فلزات و گازهای مانند هلیم و هیدروژن و کربن در قطب مثبت یا باضافه بینهایت جمع و تشکیل غبار خورشیدی سوزان داده و شروع به تابش و تولید انرژی گرمایی کرده در اطراف و بر انرژی سرمایی تابیده تبدیل به گاز کلر و یک یا چند فلز کرده و در ایجاد و پرورش سیارات همکاری بالا و بی نظیری دارند.برای مثال:گاز هیلیم را مد نظر قرار دهید با (2) الکترون در اولین مدارکه با هیچ عنصری ترکیب نشده متصاعد میشود و در باضافه بینهایت با فلزات همراه و نور افشانی میکند.در منهای بینهایت انرژی سرمایی که با اشعه خورشید بر این منبع کرات پا گرفته تشکیل میشوند،که تعدادی اندک در مدارهای خورشیدی جاگرفته و ادامه حیات میدهند و اکثر سیاره ها توان ماندن نداشته و بعد از زمان اندی منفجر و به شهاب سنگ تبدیل میشوند.
اعداد و ارقام اگر در میان نبود دنیای علوم بدین منزلت از دانش نمیرسید و ابعاد و مسافات بی معنی و زندگی در حالت حیوانی آن زمان را طی میکرد و با همین اعداد و ارقام مرز بین انسان و حیوان از همدیگر تمیز داده شده و ریاضیات اصل است برای رسیدن به الوهیت و مرزهای یقین.
در علم ریاضی کنج یا گوشه را داریم با(3) بعد طول و عرض و ارتفاع که در توجیه و تعریف اجسام سه بعدی بکار گرفته میشود، بویژه در علم ستاره شناسی و زوایای تابشی طیف نوری که حاکی از مواد ترکیبی سطوح کرات است و درکل ریاضیات اصلی است، برای درک وجود عالم هستی در این مورد به تفصیل گفتگو خواهیم کرد،که نیاز مبرمی بدانست برای درک وجود که در تسبیح و سجاده اهل طریق باید جستجو کرد.چرا که تعداد دانه های تسبیح یک فرد ذاکر(101)عدد را نشان میدهد،که با (101)عنصر جدول تناوبی شیمیدان معروف روسی (ولادیمیر دیمیتریف مندلیف)همخوانی دارد و عجیبتر اینکه اگر بپرسید اسم اعظم چند تاست جواب دهند،(99).پس چرا (101)عدد است،که گویند از برای نگهداشتن تعداد دقیق ذکر و در جدول تناوبی از ترکیب دو عنصر اکسیژن و ئیدروژن آب را داریم که( 72% )بدن را شامل میشود در کتب آسمانی عرش خداوند بر آب قرار گرفته پس( 99 )اسم اعظم خداوندی در جدول مندلیف به( 99 )عنصر دیگر متعلق است،تمام حرکات و سکنات و گفتمانهای یک فرد بدان( 99 )ماده که نامهای خداوندی هستند تعلق دارد و این است هرگونه عملکرد فرد در دفتر اعمالش ثبت گردد برای روز حساب.

تعریف فیزیکی هستی:
در تعریف فیزیکی باید گفت؛ که هستی مجموعه ای است از عناص،دارای چگالی و وزن مخصوص و ابعاد و مدارات اتمی متفاوت اند،که دربین شان میادین مغناطیسی ایجاد شده و برهم اثرگذارند.با پیشرفت صنعت بویژه در رشته الکترونیک امروزه امواج کوانتمی بسرعت میادین فرهنگی و اقتصادی و سیاسی جوامع بشری را درنوردیده و با ابداع هوش مصنوعی که بشریت را تهدید به انقراض میکند.در حال حاضر این امواج با ورود به چهار چوب خانواده تحت عنوان خدمت به والدین و سرگرمیهای ضروری روحی افراد با نصب چراغ قرمز در محدوده های ترافیک سنی از( 18+ )که تنها کودک و نو جوان را در خود فرو برده و کنجکاوتر میکند که مسئله چیست.؟آینده جهان بشری بسیار تاریک و هیچ امیدی به بهتر شدن نیست،چرا که دنیای صنعت محیط زیست را چنان نابود کرده که قابل ترمیم نیست.تبدیل خاک و سنگ طبیعی به مصالح ساختمانی و ساختن برجک ها و ترویج فرهنگ شهر نشینی و بی بند و باری جوانان در ارتباط با تشکیل خانواده و پذیرش مسئولیت بچه داری و تامین معیشت و در اختیارگرفتن ثروتهای ملی توسط قشر خاصی از جامعه که مولد ریا و تز ویر و فحشا وتملق و چاپلوسی است.انسانیت در هاله ای از تاریکی فرو میرود و دیگر هیچ.
مرکز مطالعات ژنیتکی محیط زیست(ژین)حاکمیت نظام سیاسی دولت استرالیا را در ارتباط با حفظ محیط زیست و کمک به افراد جامعه در تشکیل خانواده و احترام به انسانیت و جامعه بشری را در اعتدال می‌بیند و جهان را دعوت به پیروی از چنین سیاستی مینماید تا به مرزهای انسانیت رسیدن و حد یقین.

تعریف شمیایی هستی:
تعریف هستی در دنیای شیمی که ترکیب عناصراست خواص اسیدی و بازی و اکسیداسیون و احیای فلزات که در نظام هستی رخ میدهد،انسان را دعوت به تفکر در وجود میکند،که چگونه این کنش و واکنشها صورت میگیرد مانند گردش دستگاههای بدن در هضم و جذب و دفع و ما آنرا امری طبیعی میدانیم.رشته شیمی در شناخت جهان هستی انسان را به خلصه در وجود برد و کائنات در این رشنه خود را آرایش و بزک کرده،تا بشریت به عظمتش پی برده و سر تسلیم فرود آرد به یقین که متاسفانه دنیای علوم آنرا به رنگ دانه و فعل و انفعالات عناصر تقلیل داده و امری ساده انگارد،به زعم خویش که با تلقیح و پیوندهای ژنتیکی خلاء های فوق را میشود پر کرد.همان کاریست که طبیعت خود به انجام رسانده،اما انسان از درک آن عاجز و حیات « روند » این وضعیت پیوند را به اشتراک گذاشته از برای انجام توسط انسان.
خاک شورو کلرین قطب جنوب که دارای ویژگیهای خاصی آست و فکرت انسانی را در ژرفای هستی برد.که چرا چنین است و مسئله چیست؟و چرا این خاک را طبیعت آورده با خاک گرمسیری کربناتی در دره اشنویه تلفیق داده برای ایجاد حیات روند. که در اینجا این سئوال پیش میآید بین حیات روند یا مهاجر و حیات سرد سیری سفید و رنگی(انسان بور) از لحاظ درک مسائل روزمره زیست محیطی و حل و فصل مسائل اجتماعی چگونه است ..؟چرا انسان سردسیری در رهبریت و روند یا مهاجر چوپان و دلاور و انسان گرمسیری برده و زر خرید دیده میشود.؟ برای مثال دو قوم بختیاری و لر که در تاریخ ایران همواره کنار هم بوده و هوای همدیگر را داشته اند اما بختیاری همواره در پست صدارت درتاریخ دیده میشود،حتی اگر از لر رهبری بالا آمده مانند کریم خان زند خود را وکیل الرعایا میخواند نه پادشاهی چون داریوش هخامنشی یا نمرود بابلی.
قوانین موجود در علم شیمی هستی را چنان برای ما تعریف کرده،که میشود به راحتی درک وجود کرد و مرز ها را از همدیگر تمیز داد که خود جای تعجب و شگرف است.
انتخاب شما و عملکرد طبیعت:
انتخاب خوردنی با شماست و جویدن و آسیاب کردنش در اختیار شماست،تا لحظه بلعیدن و چون عمل بلع انجام گرفت کنش و واکنش دستگاه هاضمه و جذب ودفع مواد در اختیار شما نیست.انتخاب که در اختیار شماست نیازمند شناخت و دانش زیست محیطی است،که هر فرد باید بدان توجه نموده تا سلامتی به جامعه برگردد.تفکرات غلط ماتریالیستی بنیان هستی را متزلزل و بسمت نابودی سوق داده و هرآن حجم عظیم دی اکسید کربن موجود در جو زمین که از دود ناشی از احتراق مواد نفتی و ذغال سنگ انباشته شده، میتواند به گازهای متان و اتان و پروپان و هگزان تبدیل و در اثر تابش نور خورشید آتش گرفته و حیات را نابود گرداند.
چنین پیداست که دنیای علوم درزیر پرتو افکار ماتریالیستی دچار توهمات غیر منطقی بدور از قوانین پروسه میزان در طبیعت شده که جبران ناپذیر است و وضعیت بسیار شکننده و غیر قابل ترمیم به نظر میرسد چرا که دنیای علوم بر ذهنیات آکادمیسین ها استوار و با تزهای فاقد پایه و اساس داروینی در مراکز علمی به تدریس مشغولند که نباید چنین میبود. در موضوع انتخاب نیاز است برای افراد کارت ژنتیکی صادر شود که بر مبنای میزان عنصر کلر در افراد تنظیم باید گردد چرا که ژن حیاتی کلر بسیار ظریف و در مقابل گرما توان ندارد و متلاشی میشود در حالیکه عنصرکربن بدان نیاز دارد که حیات گرمسیری است و کتب آسمانی بویژه قرآن کریم بدقت آنرا توصیف کرده و با مرز شور و شیرین آبها که در دو سفره آبی اقیانوسهای هند و آرام پیداست و در مجموع قطب شمال که آفتاب گیر است منبع آب شیرین و ساپورت کننده حیات است براین کره خاکی و قطب جنوب که در سوز و سرما و تاریکی مطلق است مخزن آب شور است و حافظ و نگهدارنده کل کره زمین در جلوگیری از متلاشی شدن توسط نیروی گریز از مرکز.

یک ستاره چگونه بوجود می‌آید؟
خورشید یا ستاره منظومه شمسی ترکیبی است؛ از فلزات و گازهای هیدروژن و هیلیم و سایرین که مدار آخر آنها( 4 )یا کمتر از( 4 )الکترون دارد و در نقش فلز عمل میکنند.این گوی آتشین در باضافه بینهایت هستی شکل گرفته و با تابش به منهای بینهایت که محل تجمع فتون ترکیبی کلرورها است تابیده بسمت خود بالا میکشد و به مرور زمان و تابش طیف های فلزات مختلف بر سطح آن فتونهای کلروری به ترکیبات سولفاتی و با ورود انرژی تازه کلروری از طریق دمگل یا دنبالچه صفحه سولفاتی بالا آمده به صفحه نیتراتی و با تکرار مراحل به فسفات و آخر سر به کربناتها ختم وسیاره آماده برای خیزش و رویش حیات بر صفحه خط استوا یا صفحه کربناتی.شبانه در اسمان اجرام زیادی را مشاهده میکنیم که در کل به( 3 )دسته تقسیم میشوند؛ سیارات و ثوابت هستند که تشکیل منظومه داده و میگردند. سوم شهاب سنگ که از نابود شدن سیاره ها ی هرزه بوجود میایند « سیاره هرزه به کره ای گفته میشود که در منظومه نیست و بعد از چندی نابود میشود( نام هرزه انتخاب ماست).در اینجا نیاز است نظریه دنیای دانش در ارتباط با چگونگی تشکیل سیارات و ثوابت و اجرام سماوی را بار دیگر پیش رو قرار دهیم،با این دیدگاه مقایسه نماییم که ببینیم کدام یک به واقعیت نزدیکتر است و با شهاب سنگ شروع میکنیم.
شهاب سنگ و نقش آن در جا بجایی قاره ها در اعصار مختلف :
همانطور که در بالا اشاره شد شهاب سنگ محصول کراتی هستند که در آسمان پیدا و منفجر میشوند و طبیعت بر مبنای نیاز در جابجایی قطعات خاکی بر روی سیارات از جمله زمین از آنها استفاده میکند، مانند کوهسنگ اولوروو در استرالیا و ریجاب کرمانشاه بطول بیش از( 80 )کیلومتر.که اولی موجب جدا شدن قطعات خاکی هندوستان و سریلانکا و کوهستان زاگروس و خاک فلات مرکزی استرالیا از خاکهای شرق مجمع الجزایر ماداگاسکار از آفریقا شده و دومی در طوفان نوح شرکت داشته و موجب پدید آمدن فلات ایران گردیده و حامل و عامل آخرین پیکر انسانیست که بر رسوبات دریاچه ارومیه در منطقه اشنویه پیداست.
اختلاف شهاب سنگ با صخره های زمین :
سیارات و ثوابت هرکدام دارای یک دمگل یا سیاهچاله در قطب جنوب هستند که توسط آن تغذیه و ساپورت میشوند همانند کلم در خاک مرزعه و جالب اینجاست که کرات همچون جارو برقی انرژی خام را از محیط گرفته به درون یا هسته خود منتقل کرده با انرژی خورشیدی ممزوج و به خاک و سنگ( انرژی پرورده) تبدیل میگردد، این عملکرد تحت فرکانس ثابتی از الکتریسیته جاری انجام گرفته و بصورت انرژی پتانسیلی در خاکها ذخیره میشود از برای بوجود آوردن حیات که هر کره فرکانس ویژه به خود را دارد و از اینجا نتیجه میشود که فرکانس یک شهاب سنگ با کره دیگر یکسان نبوده لذا نمیتواند در پروسه حیاتی آن شرکت کند و بصورت سنگ لخت و عریان میماند تا به ابد و این پدیده از لحاظ تعقیب در پیدا کردن خالق گردون امریست در خور اندیش و تفکر که مارا بر آن داشت تا چگونگی خیزش حیات بر فلات ایران در دره اشنویه و اطراف دریاچه ارومیه را دریابیم و بقدرت مایشاء کردگاری پی ببریم.
این دو کوهسنگ اولورووی استرالی و ریجاب کرمانشاه که در یک زمان واحد که سنگ اولوروو قبل از ریجاب با زمین برخورد کرده و خاکهارا بسمت شمال شرق رانده و با در گیر شدن با صفحات خاکی مجمع الجزایر اندونزی و جدا شدن خاکهای هند و سریلانکا از بالای خاک استرالیا و شناور ماندن خاکهای کوهستان زاگروس فلات ایران در این آبها که موجب ازبین رفتن نسل آدم و حوا برزمین شد و پس از میلیونها سال نسل بشر از قالب نئاندرتال که در( 4 )قالب کربناتی و فسفاتی و نیتراتی و سولفاتی ظاهر و ادامه خیات داده بودند از خود آثار تمدن و شهر نشینی برجای نهاده اند. که در دوره اول فلات استرالیا شکل گرفته و خاکهای سولفاتی وارد صحنه حیات شده و از آمریکای جنوبی تا به کشورهای هتدو چین را پوشش داده و اینجا این سئوال پیش میآید که آیا زمانیکه آدم حیاتش را بر زمین آغاز کرده آیا هر( 3 )عنصر کربن، فسفر و نیتروژن در حیات بشری شرکت داده شده اند؟ جواب باید گفت؛بله چون انسان هم مانند چهارپایان پستاندار است و انسانهای اسکیموی امروزی یادگاری از همان دوران است و در جو امروزی شکل گرفته اند،همانند سایر ژنهای بشری بر زمین. از آنجا که دنیای دانش متکی بر ماده و حیات را در قالب قانمندی نظریه تکامل داروینی نگاه میکند،به اعصار حیاتی عناصر بی توجه و از شرکت دادن یک به یک عناصر غیر فلز فسفات و نیترات و سولفات بی توجه و همه را در کربن برسی و طبقه بندی نمود تا به دوره امروز ما که حیات کلرین شروع و پیکر حیات بر آتمسفری با( 5 )عنصر پیاده شده که بر فلات ایران در منطقه اشنویه در قالب چوپان پیداست با رمه سنگیش.
توجه:
در یک سیاره که به دور یک ستاره درگردش است،اتمهای عناصر تشکیل دهنده همانند جوجه های یک آشیان همواره رو به ستاره دهن بازکرده و منتظر گرفتن انرژی گرمایی هستند تا حرکت کرده برای رشد و نمو سیاره و تداوم حیاتی که بر آن روییده سیاره ها کلا یک قطب دارند،که جنوب است.با دنباله ای در اعماق تاریکی و سوز و سرما که آنرا بدور خود و خورشید با سرعت خیره کننده ای میچرخاند و در این چرخشها نیروی گریز ازمرکز عظیمی ایجاد شده که تلاش دارد سیاره را متلاشی کند با نیروی عظیمتری بنام نیروی کشش که در دنبالچه تعبیه شده و با رساندن انرژی مورد نیاز به سیاره نیروهای گریز از مرکز را خنثی و با ترکیب با انرژی خورشیدی بر حجم سیاره افزوده و وزینتر میگردند. اگر منظومه شمسی را سیر کنید کیوان و زحل و مشتری با زهره و ناهید قابل مقایسه نیستند و نپتون و پلوتون که از ما بسیار دورند چه حجمی دارند؟
ساختمان یک سیاره:
یک سیاره از 4 قسمت تشکیل شده که به ترتیب :
الف – دنبالچه یا ریشه
ب تهنج یا سکو یا پایه
پ – کاسه برگ یا جام گل
ت – گلبرگ ( صفحه حیات)
وظایف هربخش با توجه به موضع و موقعیت استراتژیکی آنان پیداست:
دنبالچه یا ریشه در اعماق تاریکی و سوز و سرمای بیش از حد انرژی جذب و منتقل پایه یا نقطه پرتاب میکند پایه یا سکوی پرتاب در دو جهت شرق و غرب عمل کرده انرژی خام گرفته از ریشه را به درون یا هسته سیاره پرتاب کرده تا با فوتونهای گرم تابشی از ستاره منظومه اش ترکیب و به شیره پرورده یا خاک نبدیل گردد و این دو بخش هسته در اولین مرحله انرژی هارا بصورت گاز کلر در دمایی بسیار پایین نگهداشته تا ایجاد نیروی کششی کند از برای خنثی کردن نیروی گریز از مرکز یا نیروی رانش با جذب انرژی خام و انتقال به داخل سیاره صفحات کلرین قبلی بالا آمده جای خود را به نیروی جدید میدهند و از کلر به سولفور تبدیل میشوند و در مرحله سوم به نیترات و در مرحله چهارم به فسفات و در آخرین مرحله به کربنات و در این مرحله طبق شرایط جوی ابرهای باران زا ظاهر شده بارش شروع و حیات گیاهی آغاز میگردد و اولین طبقه جوی که حاوی فوتونهای کربنی است شکل میگیرد وگیاهان در این جو به خواب رفته بیدار میشوندو صفحه اول سیاره پوشیده از درختان تنومند و گیاهان متنوع میشود و در اینجا نیاز به مصرف کننده این تولیدات ضروری بچشم میخورد که با نفوذ آب لای خاکها صفحه دوم یعنی فسفات با حشرات و ماهی و پرنده و چرنده تخمگذار با بدنه شاخی در قامتی ریز و درشت به صحنه می‌آیندو لایه جوی به 2 واحد فوتونی کربناتی و فسفاتی حیات را کنترل میکنند در مرحله سوم با نفوذ قطرات آب به لایه نیتراتی گاز آمونیاک تولید و عصر یخبندان شروع میگردد و لایه جوی به 3 واحد افزایش مییابد در این جو و فضا ی سرد گیاهان و جانوران سردسیری از جمله ماموتها زندگی را شروع و زاد و ولد مینمایند
اگر این وضعیت را برای کره زمین در نظر بگیریم در اواخر این دوره آدم و حوا در شمالشرق ماداگاسکار ظاهر و در 3 واحد خاکی کربناتی و فسفاتی و نیتراتی (آفریقایی و استرالیایی و اسکیمویی) دیده میشود که هر دو حیات کربنی و فسفری گرمسیریند و نیتراتی سرد سیری.
توجه: با توجه به وجود اسکیموها میتوان گمانه زد که انسان در عصر آدم در سه عنصر کربن و فسفر و نیترات برزمین زندگی را شروع کرده چون در این دوره خیزش حیات پستاندار شروع شده و در دوره قبل از یخ بندان پستاندار دیده نمیشود.

 

اعصار خیزش پروسه حیات بر سیاره زمین :
با توجه به ساختمان سیارات منظومه شمسی پیدا ست طول عمر یک سیاره از بدو تولد( ستاره زهره) تا به روز وداع ( پلوتون) میلیاردها سال 365 روزی است و با توجه به حجم عظیم زحل و مشتری و کیوان باید نتیجه گرفت که سیارات هر لحظه از فضا انرژی خام جذب و با انرژی خورشیدی ترکیب و به انرژی پرورده یا عناصر تبدیل و سیاره همچون میوه بزرگتر و آماده پذیرش حیات بر خاکهایش میشود
با توجه به تعاریف هستی یا خلقت که در 3 فاکتور ریاضی، فیزیک و شیمی آورده ایم به ثبت برسد تمام بافته ها و یافته های جهان علوم از جمله تکامل، بیگ بنگ و کروی بودن زمین زیر سئوال میرود و باید جوابگو باشند چرا که خالق وارد صحنه شده تا گالریش را که بدست انسان نابود گردیده و بنام تمدن آنرا به تل های سیمان و آجر و آهن و شیشه تبدیل کرده باز پس گیرد از برای شروعی دیگر و گروهی دیگر
عصرکربن و فسفر:
در بدو آعازین حیات صفحه رویین کره زمین کربن و فسفر دیده میشوند که صفحات کربنی در غرب و فسفاتی در شرق قطب جنوب مشاهده میگردد که بر کوهستان زاگروس میشود دقیقا دید، غرب این رشته کوه آفریقایی یا گرانیت سیاه است و شرق آن حیات استرالی یا سنگ فسفات با اولین بارش باران بر سیاره ما زندگی گیاهان شروع و صفحه اول را گیاهان کربناتی و فسفاتی پوشانده و آثار آن در معادن ذغال سنگ پیداست که در هر نقطه این کره خاکی مشاهده میشود از آنجا که گیاهان از خاک تغذیه میکنند در تکثیر آن باید تلاش کرده تا محیط زیست سالمی داشت و این عصر را غصرکربن نامگذاری کرده اند و ما آنرا عصر خیزش حیات گیاهی میدانیم و آغازین حیات حیوانات تخمگذار از جمله حشرات، ماهیان، پرندگان و خزندگان که دایناسورها در صدر این مجموعه قرار دارند در این دوره از حیات کره زمین فلاتهای تبت و پامیر و استرالیا و ایران هیچکدام وجود نداشته و آب شوری برزمین جاری نبوده و حیات در دو سیستم فسفاتی و کربناتی بر زمین هزاران سال حکومت کرده نا قطرات آب لای خاکها نفوذ کرده به صفحات نیتروژنی در محدوده شرق زیر صفحات فسفری رسیده انفجار گاز آمونیاک وشروع عصر سرما و یخبندان.
عصر نیترروژن:
نیتروژن یا ازت ماده ای است بصورت جامد یاگاز در آب حل شده تولید گاز آمونیاک میکند که سرما زا است و این مسئله موجب عصر یخبندان و از بین رفتن حیات گرمسیری عناصر کربناتی و فسفاتی شده و بجای آنها حیات سردسیری یا نیتروژنی در شکل چهار پای پستاندار بچه زا با بدنی پوشیده ازکرک ومو و پر ظاهر میشوند که فیلهای عظیم الجثه ماموت از آن جمله اند این حیات با شکل گیری فلات تبت در میان آبهای دریای عظیم برخاکهای شرق سیبری پا نهاده اند.

ظهور آدم و حوا:
طبق شواهد عینی زیست محیطی چنین پیداست که در عصر یخبندان در شرق آفریقا در منطقه ای مشرف بر خاک هندوستان بنام باغ عدن در نیمکره جنوبی که منطقه ای گرمسیری بوده ظهور و زندگی را در خاک کربناتی و فسفاتی و نیتراتی (آفریقایی و استرالیایی و اسکیمویی)آغاز کرده اند. از آنجا که اثری از تمدن در این عصر از بشر دیده نمیشود به نظر میرسد در اواخر این عصر آدم و حوا برزمین ظاهر شده بصورت گله ای زندگی میکرده اند و پس از یک دوره کوتاه دچار طوفان فلات تبت شده صفحات نیتراتی بسمت شمال و صفحه فسفاتی نیمکره جنوبی زیر آب رفته و به حیات انسانهای اولیه پایان داده این طوفان را به طوفان گوگرد یا سولفور باید نامگذاری کرد، با خیزش فلات تبت نوار خاکی عظیمی از خاکهای سولفاتی بالا آمده تا به جنوب شیلی را در برگرفته که در اثر فشار زیاد امواج آب قطعه بزرگ آفریقا (قاره گونداوانا) از قطب جنوب جدا و بالا آمده صحرای آفریقا را بوجود آورده با تثبیت کوهستان کلیمانجارو. و همزمان با آن کوهستان راکی یا روشوز در آمریکا تا به کوهستان اورال در اثر عقب نشینی صفحات نیتراتی بسمت شمال و شمال شرقی سوق داده تا کوهستان راکی یا روشوز را بنیاد نهاده.
فلات تبت نوار عریضی از خاکهای سولفوری را در جنوب اروپا تا به غرب آمریکای جنوبی وارد عرصه حیات کرده که میشود به راحتی از روی بسته های حیاتی زیست ممحیطی از هم تمیز داد مثلا سرخپوستان آمریکا که موطن اصلی آنان کانادا و آلاسکا است با اسکیموهای شرق سیبری در یک بسته دیده میشوند و بومیان آمازون با تبتیها و ترکان قراقروم و حیات سولفاتی و نیتراتی حیات ترکیبی ژاپن و کره و شمال چین را بوجود آورده اند که همه این قطعات خاکی در نظام حیاتی نئاندرتالها ایفای نقش داشته اند با گذشت زمان و درک پایین آدمیان از صنعت کردگاری طبیعت اقدام به تغییر جو و شرایط محیط زیست میدهد.
طوفان کوهسنگ ( شهاب سنگ) اولورووی استرالی:
با فرود آمدن کوه سنگ اولورووی استرالیا بر خاکهای شرق ماداگاسکار و جدا شدن بخش بزرگی از قاره گونداوانا و راندن آن بسمت شمال شرق که با صفحات خاکی مجمع الجزایر اندونزی برحورد کرده خاکهای هندوستان و سریلانکا همراه باریکه ای از خاکهای شمالغرب استرالیا از آن جدا و به راه خود ادامه داده تا در انتها فلات استرالیا را بنیاد نهاده پس از این تغییرات اقلیمی جوی تازه با 4 واحد خاکی کربناتها، فسفاتها، نیتراتها و سولفاتها تشکیل و عصری دیگر و انسانی دیگر که دنیای دانش نام نئاندرتال را برای آنها انتخاب کرده معلوم است که دارای تمدن و شهر نشینی بوده و صنعت و هنر داشته اند و در خیلی جاها از خود آثاری بیادگار گذاشته اند از جمله کشتی نوح بر بالای کوه آرارات و بر کوههای آند در آمریکای جنوبی.
با توجه به شناخت زیست مجیطی پیداست انسان تا به امروز از کیفیت صفحات خاکی بی اطلاع و همه را در یک مقوله بنام خاک جا داده و استفاده کرده در حالیکه جانوران این وضعیت را بخوبی درک و رعایت کرده اند برای مثال: رود نیل در مصر که به دریای مدیترانه میریزد ازدریاچه ویکتوریا بر بالای کوههای کلیمانجارو سرچشمه گرفته و فاصله ای به طول 6650کیلومتر را طی میکند که در اوایل مسیرتمساح و فیل و میمون را میشود در آن دید که تا فاصله ای مشخص آمده برمیگردند و از محدوده خاکی خود خارج نمیشوند و یا سایرین همچون کفتار و گراز و اسب آبی وارد خطه شمالی نشده اند اما انسانهایش اروپا و آمریکا و استرالیا را درنوردیده اند و این بدان معناست که فرکانس وی با زمین همخوانی ندارد و از محیط دیگری پای بدین سرای نهاده که ادیان آنرا بهشت خوانند، در ضمن طبیعت نفسانی چهارپایان پستاندار با انسان بسیار متفاوت است در مورد آمیزش و تولید نسل، حیوانات ماده پس از لقاح و بارور شدن عمل آمیزشی را قطع و تا وضع حمل کرده به نوزاد شیر میدهند و کودک بزرگ شده مادر وی را از خود جدا میکند که در چوامع بشری چنین نیست و رعایت نمیشود و در آیات کتب آسمانی خالق میفرماید که انسان را ضعیف نفس آفریدیم و درک حقیقت حیات در اینجاست که خالق را حس کنی و نفسا و روحا حس وجود کنی از برای حفظ محیط زیست و رعایت حقوق جامعه در یک نظام اهورایی که بر میزان و یکسانی استوار باشد
عصر سولفور:
با توجه به ساختار بنیادین عناصرسرمازا در قطب جنوب باید گفت همین ساختار بر صفحه اول در قالب گرمازایی مشاهده میشود برای مثال کلرور منیزیم تبدیل به فسفات منیزیم یا کربنات منیزیم میگردد و به این فعل و انفعالات پایه عنصر اکسیژن وارد و کلر را به سولفور سپس به نیترات و فسفات و در نهایت به کربنات تبدیل میکند و این موضوع در هیچ کتب دنیای دانش نیامده. لایه اوزون بر فراز استرالیا نسبت مستقیم در بارگیری انرژی خام قطب جنوب دارد و آنرا فیلتر کرده به کلر، یک یا چند فلز تبدیل و به داخل هدایت میکند و بدین ترتیب باید گفت سیارات هر لخظه بر حجم و وزن شان افزوده میشود و با این وصف هسته زمین فضایی سرد و برودتی است با نیروی کشش فوق العاده بالایی در مقابل نیروی گریز از مرگز حاصل گردش دورانی و حرکت انتقالی بدور خورشید.
عصر سولفور در اینجا دوره خاصی را در بر میگیرد دوره تقسیم آب و خاک و ظهور آتش در قالب آتشفشان و ایجاد رشته کوه بر زمین از جمله کوهستان پیرینه در خاک اسپانیا. و اورال در سیبری ئ راکی یا روشوز در آمریکای شمالی آتشفشانها به چند دسته تقسیم میشوند آتشفشانهایی که چشمه آبگرم دارند سولفوری هستند و بیشتر آنها ناشی از منابع گازی هیدرات کربن یا فلزسدیم در آب است در هر صورت نظم این قلل بر فلات ایران حاکی از قدرتی کنترل کننده است بنام خالق که نویسنده کتب آسمانی ادیان است که قرآن کریم کاملترین نسخه آنهاست
با توجه به قانونمندیهای زیستگاهی انسانی چنین پیداست که روزگاری شرق زاگروس فلات ایران از نیزارهای سیمینه رود و زرینه رود گرفته تا به تنگه هرمز از شمالغربی خاک استرالیا جدا گردیده و مینمایاند که خاکهای هندوستان و سیریلانکا موجب این جدایی گردیده اند و این پیامد را میشود از دشتهای شارویران مهاباد و شاهیندژ متوجه شد که دشت شارویران در قالب خاک هند و شاهیندژ را در قالب خاک سریلانکا یافت این دگرگونی کره زمین در 2 نوبت دیده میشود. در دوره اول طوفان عظیمی برای شرکت دادن عنصر سولفور در نظام حیات به چشم میخورد که ما آنرا طوفان اولوروو ( کوهسنگ استرالی) به دنیای علوم میشناسانیم که موجب پیوند خاکی شرق و غرب شده و نابودی حیات عصرماموتها و آدمهای نخستین که حیات استوایی یا گرمسیری فسفات و کربناتی و سردسیری اسکیمویی بودند و با بوجود آمدن خاک استرالیا و هندوستان و سریلانکا، آغازین عصر انسان نئاندرتال در چهار قطعه خاکی کربناتی، فسفاتی، نیتراتی و سولفاتی را داریم که به تفصیل در زیر آورده ایم.

الف: طوفان شهاب سنگ اولورووی استرالی و خیزش حیات نئاندرتال:
دراین حرکت و جابجایی خاکی شهاب سنگ اولورووی استرالی با توجه به شکل هندسی آن و موقعیت خاکهای هندوستان و سریلانکا میشود حدس زد که ازشمال غرب قطب جنوب وارد جوزمین شده و به جزیره ماداگاسکار اصابت کرده موجب جدا شدن خاک استرالیا که حامل خاک هندوستان و سیریلانکا بوده آنرا بسمت شمالشرق سوق داده با مجمع الجزایر اندونزی تصادم کرده و موجب جدا شدن این دو قطعه خاک از استرالیا گشته که در این دوره عناصر خاکی سولفات از سواحل شیلی بصورت قوسی تا به فلات پامیر و تبت را پوشش داده و وارد گردونه حیات شده و اقوام نئاندرتال در چهار عنصر خاکی کربن, فسفر، نیترات و سولفور بر زمین ظاهر میشوند. در این تغییر و تحول امواج آب از غرب به شرق بوده و حیات آدمیان اولیه ساکن در سرزمینهای قاره اقیانوسیه امروزی را زیر گرفته و نابود کرده و اقیانوس آرام نیمکره جنوبی را با آب شور قطب جنوب ایجاد و حیات کلرین ریز و ظریف و رنگین با پوستی نازک را به نمایش گذاشته و برای حفاظت آن رودی عظیم سد مانندی را در سواحل شرقی استرالیا راه انداخته تا از ورود آب اقیانوس هند جلوگیری شود و اینها همه از یک نیروی ماورایی گفتگو میکنند که در دید انسان نیست یعنی خالق یکتا. درکتب آسمانی بویژه قرآن کریم مسلمین بارها از رنگین بودن حیات بویژه انسان تاکید کرده و تابعیین خود را به اندیش و تفکر دعوت میکند وحتی در مورد دو سفره آبی شور و شیرین اقیانوس آرام و هند و صدف مروارید و جزایر مرجانی موجود در بین این دو حوزه آبی که در سوره الرحمن آیات 19 تا 22 را بخود اختصاص داده، دنیای علوم چه جوابی از این بابت برای طرف مقابل که به مکاتیب کتب آسمانی اعتقاد دارند، دارد؟
ب: پایان تمدن نئاندرتال و آغاز طوفان نوح:
با توجه به ساختارترکیبی خاکهای فلات ایران در اطراف دریاچه ارومیه که حاکی از چهار بسته حیاتی است که دو واحد به آب شور و دو واحد دیگر به آب شیرین تعلق دارد آدمی را سر در جیب فرو برد از برای تفکر و اندیش در نظام هستی که خالق کیست و کجاست و چگونه چنین گردون را بر میزان گرداند؟
دنیای علوم طوفان نوح را قبول ندارد در صورتیکه وضعیت خاکهای فلات ایران در منطقه اشنویه با دو قطعه خاک شور و شیرین خود آنرا بنمایش گذاشته که دید حقیقت بین و قوانین ریاضی و ریاضی-فیزیک و شیمی میخواهد درک وجود کند تا معما را حل نماید چنین ساده ی ساده نمیشود آنرا درک کرد. تازگیها باستان شناسان در غار شانه در کردستان اسکلت مادر انسان امروزی را پیدا کرده اند و ما میگوییم اگر دنیای باستان شناسی در همین عمق غار به هر تعدادی اسکلت ریز و درشت پیدا کند همگی زن و دختر دیده خواهند شد و از مرد و جنس ذکور خبری نیست و در این زمین که باغ عدن است تنها زن ظهور کرده و با قابیل برادر هابیل در دشت اشنویه تشکیل خانواده داده و تکثیر گشته اقوام سامی که قوم سومر خالص ترین آنان است محصول این پیوند است.
درکتب تاریخی و همچنین کتب آسمانی از ابراهیم خلیل الله و همسرش سارا صحبت است که سارا عقیم بوده و اجازت میدهد تا شوهرش ابراهیم با ندیمه اش هاجر که سامی بود و سیاه چرده همبستر شود که از این ازدواج اسماعیل متولد و قبیله قریش پدیدار میشود که این قوم کوچ کننده اند و ییلاق و قشلاق میکنند و علتش بور بودن ابراهیم از خاک شور قطب جنوب و سیاه بودن هاجر از خاکهای شیرین یا کربناتی خط استوای باغ عدن. با این توصیفات میشود گفت که حیات روند ژنتیکی محصول دو خاک شور یا کلرین قطب جنوب و حاک شیرین و کربناتی خط استواست که در پیکر گوسفند روند یا راوند پیداست که در فصل بعد به تفصیل بدان خواهیم پرداخت.
طوفان نوح و تشکیل فلات ایران:
وجود کوهسنگ ریژاو در استان کرمانشاه وپیکر کشتی نوح بر آرارات تاییدی است بر طوفان عظیمی که جهان علوم آنرا خیالی بیش نمیداند و این مرکز پس از سالیان متمادی در تلاش مستمر توانسته مرکز خیزش حیات که خاک صلصال کالفخاررا در منطقه اشنویه و ظهور هابیل و قابیل را درهمین ناحیه کشف و میتواند در معرض دید همگانی بصورت نمایشگاهی از خیزش حیات قرار دهد.
این مرکز مطالعاتی در نظر دارد برای اثبات حقیقت امر خیزش حیات بر فلات ایران در منطقه اشنویه نمایشگاهی از یافته هایش را بصورت ملموس و عینیتی بنمایش گذارد تا وجود باری درجمع عیان و از برای نجات حیات به شیوه صحیحی اقدام کرد
وجود دو کوهسنگ اولورووی استرالیا و ریجاب کرمانشاه پرده از رازی بزرگ برمیدارند و آن خیزش حیات نئاندرتال پیش از طوفان نوح و قبل از تشکیل فلات ایران و انسان امروزی بعد از طوفان برفلات ایران است در منطقه اشنویه و اطراف دریاچه ارومیه و در آن واحد در سراسر این کره خاکی و قانونمندی قرآنی «کون فیکون» را بدان نسبت داد
چرا فلات ایران در پرده اسرار است و ناکنون هیچ مطلبی از بابت خیزش حیات بر آن دیده نمیشود در حالیکه کتاب آسمانی قرآن کریم انجیل و تورات همگی از آن با اشاره و کنایه گفتگو میکنند و قرآن کتابی که 14 قرن پیش اشارت دارد بدین وضعیت در سوره النمل آیات 81 تا 85 که با وضعیت امروزی خاک استرالیا همخوانی دارد و یا در سوره سبا که با طبیعت اشنویه برابری میکند و یا تصویر 4 باغ بهشتی بر دریاچه ارومیه و در انتها این همه اکتشاف این مرکز مطالعاتی را چگونه ارزیابی میکنید؟
مسئله کشتی نوح:
ظهور کشتی نوح بر فراز آرارات جهان علوم را در یک هاله تفکر فروبرد از برای ایده و تفکرات دنیای ماتریالیستی که چگونه میشود باور کرد وجود کشتی عظیمی را بر فراز ارتفاعی بیش از 2000 متر از سطح دریای آزاد و تایید آن از طرف کارشناسان که کشتی نوح است با علامات و نشانه هایی که در کتب آسمانی آمده و ما نیز بر آن مهر تایید مینهیم چرا که خیزش حیات در اطراف دریاچه ارومیه در 4 قطعه متجاور که هرکدام حیات ویژه ای دارد با رنگ و پیکر و ویژگیهای خاص خود با یک حلقه حیاتی پیوند بنام روند که میشود گفت کل این دگرگونی برای پی ریزی این حیات بوده از برای درک صحیحی از صاحب هستی که خالق گردون و کهکشان و کرات و حیات است.
باتوجه به عظمت کار و قطعات الواریکه در ساختن کشتی بکار رفته باید گفت این یکی از آثار گرانبهای انسان متمدن نئاندرتال است و از عنصر نیترات یعنی اینکه نوح پیغمبر ژنتیکی از اقوام ژاپنی وکره ای بوده و خالق اعظم کشتی را در منطقه سرد سیر آرارات بر بالای کوه فوق فرود آورده و گوسفند مرینوس را در خاک استرالیا تعقیب کردیم استخوانهایش را در آرارات یافتیم با صاحبی سفید پوست و بور چشم آبی که به خاندان پیران در طبیعت پیدایند و به اندازه کافی مدارک علمی برگرفته از طبیعت برای اثباتش در آرشیو این مرکز بایگانی است.
با این توصیفات باید گفت در واقع طبیعت از دو وجود نوحی با ما صحبت میکند:

الف – نوح کشتی ساز یا نئاندرتال نیتراتی

ب – نوح انسان امروزی شبانکاره کلراتی
در اینجا دنیای علوم حیران از اینست که چگونه این همه جانداراز پرنده و چرنده دریک کشتی با این حجم و ظرفیت جا گرفته و 150 روز بر آب شناور مانده خورد و خوراک چی؟ و محافظت و نگهداری این همه جانور چه عقل سلیمی چنین چیزی را قبول میکند؟
جواب همه این سئوالات را فلات ایران در آستین دارد با ایجاد نمایشگاه (شوان و جوتیار) در ولایت اشنویه همه اسرار هستی عیان خواهد شد و ما منتظر آنروزیم که فرا رسد از برای اثبات وجود حق تعالی.
از جمع این مطالب چنین نتیجه میشود که دنیای علوم از نحوه شروع اولیه حیات تا به امروز بی خبر و هر آنچه در چنته دارد یک مشت قانونمندی پژوهش گران است که در خارج از چهارچوب کتب آسمانی عمل کرده اند. چرا که تعداد عناصر جدول تناوبی دانشمند روسی ولادمیر دیمیتریف مندلیف 101 عدد را نشان میدهد و این عدد بر تسبیح ذکر مسلمین پیداست که در آن دو مهره کوچکتر دیده میشوند که اگر بپرسی گویند اسم اعظم 99 تاست و این دوتا برای کنترل تعبیه شده از طرف دیگر خالق در کتب آسمانی میفرماید که من عرشم را بر آب بنا نهادم و آب از دو عنصر ئیدروژن و اکسیژن تشکیل یافته که اگر این دو عنصر را از جدول کنار بگذاریم به 99 میرسیم پس باید قبول کرد که هردو گروه در درک حقیقت کوتاهی و نیاز است حوزه و دانشگاه در کنار هم بوده تا به سرچشمه های حقیقت رسید از برای نجات محیط زیست و جهان بشریت که در سردرگمی بسر میبرد.

عصر کلرین و حیات شور و شیرین:
با ورود کوهسنگ ریژاو کرمانشاه ار جنوبشرقی با دنباله ای بطول هشتاد و چند کیلومتر موجب تشکیل فلات ایران شده با صفحات خاکی شور قطب جنوب که بر کوهستان البرز و فلات مرکزی و کوهستان آرارات تا به کوهستان آلپ و کوهستان آپنین در ایتالیا خاکهای نمکی دیده میشود حیات در این صفحات خاکی ریز اندام وسفید و رنگی است و همانند سواحل شرقی استرالیا زیبا و دلفریب است.
قضیه گاز کلر درنظام هستی نیاز به اندیش و تفکر عمیق دارد که متاسفانه درکتب علمی در ارتباط با هستی اشاره چندانی نشده و در بحث ترکیبات شمیایی و خواص عناصر آمده که این گاز مایعیست سفیدکننده و تولید کننده تیزاب سلطانی یا آب ژاول که در رنگرزی مورد استفاده است و کپسول گازیش در صنعت یخچال سازی جاگرفته همانند گاز آمونیاک.
در این مورد این مرکز همگان را دعوت میکند تا به کرات سماوی و چرخش و گردش بدور ستاره درخشانی همچون خورشید چگونه و با چه وسیله ای صورت میگیرد؟ با مثال از کره زمین که حیات مارا بر خود دارد نظری اندازیم. طبق نظریه کارشناسان و جغرافیدانان و زمین شناسان این کره دارای دو قطب فرضی است بنام قطب شمال با ضخامت کمتر از 5 متری از صفحات یخی که 6 ماه شب است و تاریک و 6 ماه روز روشن اما قطب جنوب با ارتفاع یخ بیش از 2500 متر که کوه یخی است و کشورهای عربی  آنهارا جهت شرب عموم بریده یدک میکنند و میبرند و از لحاظ روشنایی در طول 12 ماه خورشید بدان نمی‌تابد و دنیای تاریک و ظلماتی بر آن محیط حاکم است و چهارطرفش را حلقه عریضی از آبشور گرفته و هیچ منبع علمی در تعقیب این وضعیت نبوده و تنها بدین اکتفا کرده اند که درجه حرازت همیشه زیر 20 – درجه است و در زمستان تا 60- و از این بیشتر نمیشود دید در حالیکه این مرکز باتوجه به چرخش بدور خود و گردش بدور خورشید با سرعت مافوق نگرش و دید دیگری و تعریف دیگری از کون و مکان دارد که جای تامل است و تفکری عمیق در درک کائنات و وجود خالق باری که کل است و صاحب نفس ونفس ما بندگان که این بحث نیاز به نشست دارد و گفتگوی فلسفی در قالب فرمولهای سه گانه ریاضی، فیزیک و شیمی درخلاء و انرژی. پیداست که خلاء انرژی را به دو منبع گرم و سرد تقسیم کرده که ما آترا از لخاظ ریاضی در منهای بینهایت و باضافه بینهایت تعبیه کرده که تابش انرژی گرمایی در باضافه بینهایت بر منبع انرژی سرمایی در منهای بینهایت موجب پیدایش ماده در حالت کلرین و فلزات قلیایی میشود که این عناصر با طیف های تابشی ترکیب و ایجاد نمک قلیایی میکند و درضمن با تابش انرژی گرمایی برسطح آن چرخش از چپ به راست آغاز و شب و روز ایجاد و زمان معنی پیدا میکند و سیاره به مرور بزرگ و بزرگتر میشود و تحت انرژی گرمایی نمکهای قلیایی به سولفات سپس به نیترات و بعداز آن به فسفات و در انتها به کربناتها ختم شده آماده برای پذیرش آب و خیزش حیات گیاهی و در این میان بیشتر این سیاره ها به علل مختلف نمیتوانند به مرحله کربناتی برسند و منفجر میشوند واز خود سیاه چاله ای بر حای میگذارند و بصورت سنگ سرگردان در می‌آیند که در زبان علمی به شهاب سنگ معروف میباشند که شهاب سنگهای دنباله دار ناشی از چند دوره زمانیست که بر آنها گذشته که از کلر تا کربن 5 لایه دیده میشود.

 

نقش عناصر سرما زا در طبیعت:

این موضوع بسیار جدی و حیاتی است که دنیای علوم بدان وقعی ننهاده و در هیچ نوشته ای از دنیای آکادمی اثری از آن نمی‌بینی اما در کتب آسمانی از جمله قرآن کریم به وضوع اشارت دارد که ما در اینجا تنها از دو عنصر سرمازای نیتروژن و کلر صحبت بمیان می‌آوریم چون در زندگی روزانه با آنها سر و کار داریم و در صنایع رنگرزی و تولید یخجال و فریزر نقش اول را دارند.
الف – گاز نیتروژن که علامت اختصاری آن N است در خانه 7 جدول مندلیف با ظرفیت 5 که نشان دهنده تعداد الکترونهای آخرین مدار است دیده میشود و با کربن و فسفر و سولفور منابع آبی را برای حیات حفاظت میکند و آنرا شیرین نگاه میداردو در ضمن در آب تولید گاز آمونیاک کرده که موجب برودت و انجماد میشود ودر این حالت نیروی کششی داشته اجسام را منجمد مینماید و این خاصیت در اندام گیاهی و جانوری موجب غشای ظریف و نازک شده که میل به انرژی خورشیدی کمتری داشته و از این لحاظ خوش خوراک و لذیذند و اما از این مهمتر در افراد باعث جنب و جوش بدنی بیشتر و قدرت دماغی بالاتری است. خاکهای نیتراتی را میشود در بین کوهستان اورال در سیبری و کوهستان راکی یا روشوز در آلاسکا دید با پوشش گیاهی از نوع کاج که سواحل شرق اقیانوس آرام را در ایالت کالیفرنیا پوشش داده.
ب – گاز کلر : این عنصر که علامت اختصاری آن Cl است در خانه 17 جدول باظرفیت ترکیبی 7 مشاهده میشود. این ماده با فلز سدیم ترکیب شده نمک طعام تولید میکند که آبهارا شور کرده موجب تغییرات اقلیمی و زیست محیطی شده بطوریکه ژنهای حیات گرمسیری سیاه پوست کلفت را به سفید پوست نازک زود پز خوش خوراک تبدیل میکند و رنگ حیات بستگی به نوع فلزی است که با آن تولید نمک کرده مانند کلرور کلسیم یا کلرور منیزیم و یا کلرور آهن که هرکدام طیف رنگی خودرا دارند و از اینها بسیار مهمتر ساپورت کردن کره زمین در مقابل نیروی گریز از مرکز است که توسط حرکت وضعی که گردش به دور خود در ایجاد شب و روز و دیگری حرکت انتقالی وگردش بدور خورشید است و این عنصر در قطب جنوب متراکم و با فلزات ترکیب و تولید نمک میکند بویژه با فلزات قلیایی از حمله سدیم که تولید نمک طعام کرده آبهارا شور و غیر قابل مصرف مینماید بطوریکه مشاهده میشود در زمینهای شورزار گیاهان رشد نمیکنند بجز بوته خار که خوراک اشتران است در صحراها.
و اما سئوال اینجاست که چرا لایه اوزون بر بالای استرالیا در قطب حنوب است پس قطب شمال چی؟ آیا قطب شمالی وجود دارد؟ اگر وجود دارد چگونه عمل میکند؟
برای این مرکز واضح و روشن است که عملا قطب شمالی نظیر قطب جنوب وجود خارجی ندارد و به همین خاطر لایه اوزونی نمیتواند وجود داشته باشد پس میشود نتیجه گرفت که لایه اورون مسیر تغذیه سیاره ااز منابع انرژی موجود در فضای لایتناهی است. این بخش بسیار مهم و حساس است در نظام هستی، بایه و بنیان آن را در بر میگیرد لذا نیاز به کنکاش و تجزیه و تحلیل بنیانی دارد که دنیای آکادمی را نیاز است بکاوش و اعلان نتایج.
در اینحا میشود نتیجه گرفت که سیارات هر لحظه بزرگتر و اقمار بیشتری را در اطراف خود برای بالانس حجم وزین شان دارند و چنین پیداست که اجرام آسمانی از متلاشی شدن سیاره های هرزه که فاقد لایه اوزون بوده و ریشه در فضای لایتناهی نداشته خشکیده و در مسیر باد های بتیان کن قرار گرفته از بستر جدا شده سیاهجاله ای از خود بر جای میگذارند و پیداست که گردون از این اجرام کوچک و بزرگ در تنظیم و جابجایی صفحات خاکی سیارات صاحب حیات همچون کره زمین بکار میگیرد تا عصری دیگر با حیاتی دیگر را بیافریند که فاصله اعصار از همدیگر بستگی به خواص فیزیکی و شیمیایی و بعد مسافت دو عنصر از همدیگر دارد مثلا فاصله عنصری کلر با کربن 7 به 4 است و با فسفر 7 به 5 لدا کربن زمان بیشتری نیاز دارد تا با محیط سرمایی کلری خود را تطبیق دهد..
سیاراتی که صاحب حیات هستند در تغییر از عصر A به B چگونه عمل میکنند؟
طبیعت قانونمندی خاص خودش را دارد که بر میزان استوار و اعحاب انگیز و باور نکردنی است برای مثال از عصر آدم تا انسان امروزی 2 برزخ یا 2 حرکت خاکی که حاصل 2 شهاب سنگ اولورووی استرالی و کوهستان ریجاب کرمانشاه است هرکدام دهها میلیون سال زمان سپری کرده اند تا خود را با محیط جدید تطبیق داده اند و دنیای علوم از این تطابقها بی اطلاع و جوابی ندارد که بدهد چرا که ارتباط خود را با کتب آسمانی قطع وتغییرات را خیلی ساده و آسان گرفته در حالیکه چنین نیست و ما این دگرگونی را بر فلات ایران و خاک استرالیا و کوهستان آند در آمریکای جنوبی را داریم برای اثبات قضیه و در زیر با توضیح بیشتری میتوانید با ما همراه شوید.
تغییرات ژنتیکی بین دو لایه یا دو عنصر غیر فلز که آخرین مدار اتمی شان از 4 الکترون بالاتر است
عنصر کربن که عنصر پایه در بنیان حیات محسوب میشود در اینجا بعنوان غیر فلز است و عناصر غیر فلز با تابش آفتاب از کلر به سولفور و از سولفور به نیترات و از نیترات به فسفات و به کربناتها بطوریکه پیداست طبیعت در تغییرات زیست محیطی تابع قانونمندی خاصی است که دنیای علوم از آن کاملا بیخبر و این خود جای نگرانی بسیاریست دو مکتب ماتریالیستی و ایده آلیستی هرکدام دیگری را نکوهش و نادان و خودکامه میداند که متاسفانه باید گفت هردو همانند سنگ آسیاب عمل کرده و محصول فکریشان انسان سرکردان امروزیست که هیچ پناهی نداشته و در خود فرو رفته از سایه اش وحشت دارد که فردایش تاریک و بی سحر است. بگذریم برویم سراغ اصل مطلب که همانا هستی و تغییرات زیست محیطی آن.
بر طبق تعرفه ها و قانونمندیهای عنصری در جدول مندلیف عنصر کربن با 4 الکترون که ظرفیت پیوندی آن است و دارای یک خاصیت دوگانه فلز و غیر فلز است بعنوان عنصر پایه در بوجود آوردن حیات پذیرفته شده که در ترکیبات آلی خودنمایی میکند و بویژه که ساختمان سلولهای گیاهی را در انحصار خود دارد..
طبق آثار حیاتی از معادن ذغال سنگ در سرا سر این کره خاکی پیداست گیاهان هزازان سال قدرت حاکمه بر زمین بوده اند. برطبق قانونمندی حیات و گردش سیارات بدور خود در ایجاد شب و روز یک انسان روزانه در حال حرکت و فغالیت است از برای کسب معاش و روزی و شب در استراحت و کسب نیرو از برای فردایی دیگر و سئوال اینجاست که بدن شما ناخودآگاه بخواب میرود و ناخود آگاه از خواب بیدار و برخاسته راه میرود، آیا هیچ بدان اندیشیده اید ؟ به نظر شما یک فرد بور سفید پوست چشم آبی با یک فرد سیاه پوست از کشور سودان از این لحاظ همترازند یا بالانس دارند؟ اگر بالانس دارند کدام زودتر خوابش میگیرد و چرا؟ و اینها نکات ریزی است که دنیای علوم هرگز بدان وقعی ننموده که با طبقات جوی نسبت مستقیم دارد که بسیار شگفت انگیز و خیره کننده است
«جَوّ زمین،[۱] هواسپهر یا اَتمُسفِر[پ ۱] (به انگلیسی: Atmosphere) بالاترین بخش تشکیل‌دهندهٔ سیارهٔ زمین است که ترکیبی از گازهای گوناگون شامل نیتروژن (۷۸٪)، اکسیژن (۲۱٪)، آرگون (۰٫۹٪) و کربن دی‌اکسید (۰٫۰۳٪) است. اتمسفر زمین از سطح زمین آغاز شده و تا ارتفاع ۱۰٫۰۰۰ کیلومتر[۲] ادامه می‌یابد و پنج لایهٔ اصلی تروپوسفر،[پ ۲] استراتوسفر،[پ ۳] مزوسفر،[پ ۴] ترموسفر[پ ۵] و اگزوسفر[پ ۶] را در بر می‌گیرد» برگرفته از: انسکلو پیدای دانشنامه آزاد.
این تعریف دنیای علوم است از جو و اما دیدگاه و برداشت مرکز مطالعات ژنتیکی محیط زیستی ژین را بنگرید و نظر دهید.
جو زمین با لایه های ویژه عنصری غیر فلز کربن، فسفر، نیتروژن، سولفور و کلر همراه اکسیژن و ئیدروژن در هر 5 لایه فوق در حین ایجاد برف و باران در فصول مختلف بر خواب و بیداری زندگان کنترل مستقیم دارند که از لایه کربن بر سطح زمین شروع و به لایه کلردر بالا تکیه زده به دیواره جو که با غروب آفتاب از هر لایه ژن متعلق بدان لایه خواب رفته تا به سحر زمانیکه خورشید به لایه اش تابیده بدنش انرژی میگیرد و از خواب سنگین بیدار میشود بدون دخالت کسی این لایه ها در کتب آسمانی به طبقات آسمانی معروف و تعداد شان به 7 میرسد که دو عدد دیگر شامل پوسته حوی و خلاء یا نمایشگاه کهکشانی است.در لایه بالا یعنی لایه کلرین ابر سفید و اثری از رعد و برق و باران مشاهده نمیشود،در لایه سولفور قطرت باران باید از لایه سرد نیتروژنی عبور کنند که بصورت تگرگ دانه درشت داریم.در لایه نیتروژن ابر ضخیم و سفید و سیاه داریم اما بارشی درکار نیست اگر هم باشد بصورت تگرگ ریز دیده میشود.در لایه فسفاتی ابرها متراکم و بسرعت جابجا شده بارانهای بهاری و پاییزی را در خود دارد که اعلب سیل آسا و خسارات مالی و جانی هم بهمراه دارد
در لایه پایین بخارات آب بر سطح زمین پیداست هوا حالت شلجی و خسته کننده دارد و در فصل زمستان سحرگاهان شاخ درختان را سفید پوش میکند.
هر دوره از اعصار فوق مدت زمانی طولانی نیاز داشته تا ژنهای اولیه عصر A با محیط جدید عصر B خود را مطابقت داده و سپس در جو جدید با اسکلت بندی جدید که تابع فشار طبقات جوی موجود بوده در محیط ظاهر شده اند که میشود برای گیاهان 5 و جانوران 4 و بشر 3 دوره تطابق آدم و نوح و ابراهیم خلیل را دید
نحوه کنترل ساعات خواب مخلوقات:
بدلیل اهمیت مطلب جوی در مسئله خواب و بیداری لازم به توضیح بیشتر دیدیم که میبایست میشد.
از آنجا که بدن هر موجود زتده در 24 ساعت شبانه روز نیاز به استراحت و خواب دارد انکار تاپذیر است چرا که بدن یک موجود زنده از عناصراست و این عناصر تحت انرژی خورشیدی به فعالیت افتاده و تا غروب آفتاب همانند کارگران دست از فعالیت و تلاش برداشته بر بدن افتاده ستگیتی میکنند و بدن به خواب وادار میشود.
باز در اینجا عناصر سبک و سنگین ایفای نقش دارند، طبقات جوی بنام هفت آسمان خداوندی مملو از فتون عناصر است که از روی زمین با فوتونهای سنگین کربنی شروع و در زیر پوسته جوی به فوتونهای سرد کلری خاتمه مییابد.
افراد بر مبنای سیستم ژنتیکی خود با قطع نور خورشید از لایه ی فوتون عنصر ژنی شان سلولهای بدن سنگین شده آنان را بخواب وا میدارند و سحرگاهان قبل از طلوع افتاب بدون سر و صدا از خواب بیدار شده به فعالیت روزانه از بهر معاش می‌پردازند.
همه این کنش و واکنشها تابع عناصری است که ژن را ساخته اند و نور آفتاب در صحنه حیات نقش اصلی را ایفا میکند.

نقش عناصر سرما زا در طبیعت
در جدول مندلیف عناصری همچون نیتروژن و کلر داریم که در طبیعت ایجاد سرما میکنند این عناصر در حین ایجاد سرما موجب بوجود آمدن نیروی کششی فوقالعاده ای میشوند که در اندام بشری بصورت نیروی دماغی پیداست، در اینجاست که باید گفت انسان چیزی از طبیعت نمیداند و همه را با یک دید غیر علمی نگاهی انداخته در جداول ویژه بعنوان یافته های علمی ثبت و در اختیار دانشجویان نهاده تا بدان تمسک و توسل جویند از برای تکمیل پایان نامه شان.
آفریقا به لحاظ معادن الماس و گرانیت و سنگ آهن و زغال سنگ و منابع نفت و کاز و زمینهای زراعی در سطح بالایی قرار دارد اما از لحاظ تمدن و شهر نشینی نه، به نظر شما چرا ؟ و در دوره حیاتی آدم و حوا اثری از تمدن وشهرنشینی بچشم نمیخورد، فراعنه بسیاری تلاش کردند که تمدن و فرهنگ غنی خود را در زمینه صنعت کشاورزی و دامداری که در اطراف دریاچه ارومیه کسب کرده بودند به کشورهای سودان و اتیوپی و سومالی انتقال دهند موفق نشدند و امروزه می‌بینیم که صاحبان اندیش و خرد آن زمان به جمعیت بی تفاوت مصری تبدیل شده که بجای پیشرفت تعدیل کرده و سقوط نموده اند و تقریبا در سطح پایین یونانیان قرار دارند در حالیکه انتظار میرفت آلمان و انگلیس و فرانسه را جلودار باشند به هر لحاظ چه تکنیک و صنعت امروزی چه از لحاظ ادب و فرهنگ و مکاتیب فلسفی. بیشتر کشورهای عربی دودمان حاکمان از سفید پوستان است آل سعود، آل خلیفه، آل ثانی خاندان هاشمی حاکم اردن و از اینجا میشود نتیجه گرفت که انسان عقلمند و تیز هوش آفریقایی نیست بلکه محصول عناصر کلروری و نیتراتی است که هردو عنصر ایجاد سرما و برودت میکنند و در برودت نیروی کششی را داریم گه در گرما و انبساط از این نیرو اگر موجود است بسیار ضعیف و پایینی است که به وضوح قابل درک است.
در اینجا لازم است به مسئله ساختمان کره زمین و چگونگی کنترل آن درفضا بپردازیم، در کل چنین پیداست دنیای علوم به کیفیت عناصر در ساختمان زمین و تشکیل پروسه حیات بر آن به مسئله بیگ بنگ و قانونمندی تکامل محدود کرده وبس در حالیکه جدول مندلیف تعریف دیگری از این بابت دارد قطب جنوب تاریک با سوز و سرمای پایین تراز 60 – سانتیگراد و ضخامت صفحات یخی بیش از 2500 متر با دنباله ای در عمق فضای لایتناهی و با چرخشی با سرعت بیش از 600 کیلو متر در ساعت و طی هزاران کیلو متر در 24 ساعت که این دو حرکت وضعی و انتقالی موجب ایجاد نیروی گریز از مرکز میشود که با محاسبات دقیق اندازه گیری نیروی عظیمی را شاهد خواهیم بود که در تلاش است زمین را متلاشی کند اما برودت و سرمای بیش ازحد دنبالچه و گازهای سرما زای هم خانواده کلر نیروی کششی بالاتری از نیروی گریز از مرکز را تولید و مانع انهدام زمین میشوند. ما سیاره زمین را مانند بوته کلم کاشته شده می‌بینیم که قطب شمال آن تعریف ذهنی دنیای دانش است و وجود خارجی ندارد که در کنترل ساختمان زمین نقشی داشته باشد هر آنچه هست در قطب جنوب تعبیه شده و صفحات ترکیبات کربناتی، فسفاتی، نیتراتی، سولفاتی و کلراتی یکی پس از دیگری وارد چرخه حیات شده و نقش خود را ایفا نموده از جمله هریک از این ترکیبات در جو لایه فوتونی خود را جهت کنترل خواب حیاتش آماده میکند که برای هرصفحه انسان ویژه بدان صفحه را میشود دید برای کربناتها انسان آفریقایی برای فسفاتها انسان استرالی یا هندی و برای ترکیبات نیتراتی اسکیمویی را داریم و سولفاتی ترکان و قبایل هند وچین را می‌بینیم و کلراتها ژنهای رنگین قفقازی را مشاهده میکنید.
در کتب آسمانی ادیان از حیات در آب شور و شیرین صحبت به میان آمده و در بالا دو اقیانوس آرام و هند را باهم مقایسه کردیم و دیدیم که سواحل شرقی استرالیا حیاتش رنگی و کف دریا رسوباتش با لایه های نازک دیده میشود و نتیجه گرفتیم که خاکهای شور حامل و عامل حیات رنگین و آبهای شیرین با لایه های ضخیم رسوبات همچون اقیانوس هند حیاتی سیاه و سنگین وزن با پوستی کلفت و دیر پز را صاحب است. حال با این چیدمان گفتاری در ارتباط با ساختارهای عنصری بنای کهن حیات آشنا شدید برگردیم به شرح تفصیلی آن که از کجا آمده ایم؟ و چگونه آمده ایم؟ و برای چه آمده ایم؟ و چرا میرویم؟ و کجا میرویم؟ که نیاز روح پرسودای بشریست.
3 دهه از 1994 تا به 2024 تلاش و تفکر و بازی با اعداد و ارقام و سنجش محیط زیست های مختلف و در درون و اعماق هستی به تجسس پرداختن نیاز به گذشت داشت گذشت از زندگی مشترک و بارو بنه را بسته راهی میشدیم تا بتوان به سرچشمه های حقیقت رسید.