menusearch
bnkayjin.com

خیزش حیات دو قطبی روند بر فلات ایران (رونــــد 2 )

Ku | Fa
۱۴۰۳/۸/۲۵ جمعه
(0)
(0)
خیزش حیات دو قطبی روند بر فلات ایران (رونــــد 2 )
خیزش حیات دو قطبی روند بر فلات ایران (رونــــد 2 )

بخش 2:

خیزش حیات دو قطبی روند بر فلات ایران (رونــــد)
نویسنده: عبدالقادر پیران/ محقق از دانشگاه کویینزلند استرالیا

---------------------------------------------------------------------- -

اقیانوس آرام :
این سفره آبی با وسعت165,250,000کیلو متر مربع وسیعترین و با ژرفای 10911 متر عمیق ترین سفره آبی این کره خاکی است. (دیدگاه بنکه ی ژین در مورد نقاط عمیق در این حوزه اینست که این اعماق مخازن گازنیتروژن بوده با ورود آب بدانها به آمونیاک تبدیل و موجب یخبندان گردیده ) این اقیانوس دارای 2500 جزیره کوچک و بزرگ است که بیشترشان در نیمکره جنوبی هستند و تشکیل قاره اقیانوسیه را داده اند .در قسمت نیمکره شمالی بعلت وجود صفحات خاکی نیتراتی و سولفاتی و ورود رودخانه های آب شیرین کانادا موجب گردیده رسوبات لایه های ضخیمتری داشته باشند بویژه در سواحل آلاسکا که در فصل بهار پر جمعیت ترین نقطه جهانی جانوران دریایی است و جالب اینجاست که آبهای تیمکره شمالی در مکانهایی در زمین فرو میروند و بدینسان محیط شور نیمکره جنوبی را حفظ کرده ولذا در این بخش لایه های رسوبی بسیار نازک و قابل اغماز است در مقابل ضخامت لایه های اقیانوس هند هر چند که اقیانوس هند از آرام خیلی جوانتر است. رسوبات دریایی محل رشد گیاهان آبزی و محل تجمع حشرات و ماهیان که ضخامت آن بستگی به شور و شیرین بودن آب آن حوزه است و رنگ و رخسار حیات آن بدین عناصر شور و شیرین ارتباط دارد که تا کنون دنیای علوم بدین قوانین طبیعت وقعی ننهاده چرا که دیدگاه محوریش در ارتباط با زیست شناسی بر مبنای قانونمندی تکامل داروینی بوده و از کتب آسمانی بهرمند نبوده و این بی خبری دنیای علوم ناشی از کوته فکری و گوشه گیری و حجره نشینی و تارک دنیای روحانیت است در هر سه شاخه تورات و انجیل و قرآن کریم که در آیات کلام الله مجید بدین حال و وضع حیات کاملا اشارت دارد و حتی خیزش انسان از لای خاکها برزمین و این رویش بر فلات ایران در اطراف دریاچه ارومیه در بسته های حیاتی پیداست چرا دنیای اسلام از این شور و شیرین کتاب آسمانیش کمک نگرفته؟ جواب: چون خالق آنرا به امروز موکول کرده و میتوانید در سوره النمل آیات 81 تا 85 را مطالعه کرده سرزمینی که در آن تعریف شده آیا نمیتواند استرالیا باشد؟ ما از اساتید فن تقاضا داریم وارد این بحث شوند تا باهم گفتگو کنیم و این دو مکتب ماتریالیستی و ایده آلیستی را متوجه خطاهایشان گردانیم از برای ادامه حیات و نجات بشریت که در معرض نابودیست.
اقیانوس هند :
از لحاظ وسعت سومین منبع آبی است که 20% از سطح زمین را پوشانده و گرمترین حوزه اقیانوسی در جهان است و این میزان گرما ناشی از وجود خاکهای شیرین کربناتی و رسوبات ضخیم بستری در اطرافش است، غلظت شوری آن بعلت سد سازی و جلوگیری از جریان آب شیرین توسط انسان بسیار بالا رفته و خطر نابودی حیات سواحل را تهدید میکند لایروبی کف اقیانوس برای جمع آوری صدف مروارید یا مرجان و میگو توسط کشتی های ویژه میرود که فاجعه آفرین باشد چرا که این آبزیان در بین دو اقیانوس کار تصفیه را بعهده دارند که دنیای علوم متوجه این مسئله نیست.
یافته های این مرکز در ارتباط با حیات در این سرزمین قابل توجه است و میتواند راهنمای خوبی باشد در رسیدن به سرچشمه های آفرینش که با کتب آسمانی بویژه قرآن کریم همخوانی بسیار نزدیکی دارد و مایه تفکر و تامل در هستی وچگونگی خلقت آن.
تقاضا:
با توجه به دو محیط آب شور قطب جنوب و نیمکره جنوبی اقیانوس آرام و آب شیرین اقیانوس هند این مرکز از دنیای علوم میخواهد برای هرچه بهتر کنترل محیط زیست و نجات حیات بشری نمایشگاه «حیات روند» را در ولایت اشنویه برپا کند تا معلوم گردد که هستی و حیات برآن چگونه شکل گرفته اند و دایره خلقت بر چه اوزان و قانونمندی استوار است.
اقیانوس هند با 2 عنصر گرمسیری کربن حیات آفریقا و فسفر حیات استرالیا را برای دنیای دانش تعریف میکند و اقیانوس آرام در نیمکره جنوبی با عنصر کلرورآهن حیات رنگین و سردسیری را از لحاظ بیولوژی در تعریف خود دارند و طبق همین قانونمندی بر بالای فلات ایران در اطراف دریاچه ارومیه خیزش حیات پیداست و در 4 صفحه خاکی کاملا جدا از هم این پروسه را برفلات ایران پیاده کرده که 2 واحد شور و 2 واحد شیرین است و سوره الرعد توصیف قطعات خاکی فلات است که میفرماید وفی الارض قطع متجاورات و جنات من اعناب وزرع ونخیل صنوان و غیر صنوان یسقی بماء واحد و نفضل بعضها علی بعض فی الاکل ان فی ذالک لایات لقوم یعقلون « آیه4»...بنکه ی ژین
و در سوره الرحمن از باغات بهشتی وصف کند که با همین 4 باغ فلات ایران بر زاگروس و یال جنوبی البرز تا به آرارات پیداست و همچنین حیات روند و مامش را در منطقه اشنویه تصویر اصلی هابیل و قابیل است که به زبان کردی صحبت و گفتگو را آغاز کرده اند و خاکهای صلصال کالفخار هم در همین ولایت در جنوب غرب دریاچه در جاده اشنویه به نقده بر سینه کوه پیداست که بر رسوبات آبهای شور و شیرین تراش خورده و چرا تا به امروز در پرده اسرار مانده باید از مسلمین پرسید که این خود از رازهای طبیعت است و آشکار شدن وجود مطلق ذات احدیت از برای بازگشت به میزان و شناخت بیشتر پروسه حیات که چگونه بر این کره خاکی پیاده شده.
اوضاع غم انگیزی در پیش روی بشریت است و روز حساب که اصحاب شمال « ژنهای قفقازی» که نظامهای طبقاتی را در جامعه خلق و حکومت های مستبد و خودکامه را برپا و باج و خراج را از گرده کارگران و دهقانان در نظام ارباب و رعیتی کشیدند و کشیدند تا به امروز و امروز در قالب سود و سرمایه و رانت خواری به میدانند و این وضعیت نا به هنجار را طبیعت خود دارد علنی میکند که موضوع از چه قرار است و از آدم تا به امروز را برای بندگانش تشریح کند که چرا چنین شد ؟ و چرا تا بدینجا ادامه پیدا کرد؟
بی توجهی به کتب آسمانی و انجام ندادن هیچگونه کار تحقیقاتی عنصری بر نحوه عملکرد خاکها بر روی اندامهای حسی و حرکتی گیاهان و جانوران موجب خسارات جبران ناپذیری شده کبر و غرور و خودستایی در انسانها بویژه در سطح رهبریت همیشه موجب جنگ و گریز و خونریزی شده و غالب از مغلوب در اوج قساوت و بیرحمی تلافی جسته و حتی هم اکنون در دنیای پزشکی بدون توجه به ساختار عنصری در اطاق جراحی خون سیاه آفریقایی را در بدن یک سفید پوست اروپایی تزریق میکنند یا بلعکس که در اولی مریض دچار سرطان و در دومی باعث خمودی و بیخوابی و سوء تغذیه میشود.
قبل از پرداختن به شرح ماجراهای پزوهشی اینجا لازم است از هستی تعریف تازه ای داشته باشیم تا مطالب بهتر و منسجم تر بسته بندی گردند از برای درک خلقت و خالق در راه رهایی بشریت از افکار نا منسجم و عاری از حقیقت دنیای ماتریالیستی و ایده آلیستی که در رقابتی خصمانه موجب انهدام محیط زیست و نابودی حیات شده اند.

ثوابت و سیارات:
ساختمان عنصری دو سفره آبی اقیانوس آرام و هند که اولی ازحالات فیزیک و ریاضی ساختارهای خاکی قطب جنوب و بنیان و پایه و اساس این صنعت کردگاری در حرکت این گوی وزین و ایچاد شب و روز و فصول چهارگانه گفتگو کرده و دیگری از توصیف آخرین حد تجزیه شمیایی انرژی که بر خط استوا حیات را به کمک بارش باران بنیان گذاری و بعد از گذشت چندی از زمان با ازدیاد باران و نفوذ در اعماق صفحات دیگری که هنوز به حد نهایی تجزیه یعنی به کربن نرسیده وارد عرصه حیات میکند با درک و شعور بیشتری و رنگ و روی دیگری و چنین پیداست که بر فلات ایران از آب شور اقیانوس آرام و از آب شیرین اقیانوس هند حیات سومی بنام روند یا مهاجر را برپا کرده که تا به امروز کسی بدان پی نبرده و ما را وظیفه چنین است که از این راز بزرگ پرده برداریم تا انسان متوجه قضیه هستی و حیات شود تا کردگار یکتا را به مدد این آثار تشخیص و تسلیم وی در طبیعت گردد و از ابراز افکار نامفهوم خود را بدور دارد.
کرات یک قطبی هستند:
با توجه به آب شور جنوب اقیانوس آرام با حلقه عریض آن در اطراف خاکهای قطب جنوب و لایه اوزون بر بالای استرالیا چنین پیداست که کره زمین توسط نیروی کشنده عظیمی که از طریق قطب جنوب بدان القا میشود در مقابل نیروهای گریز از مرکز حاصل از چرخش وضعی و انتقالی از انهدام آن جلو گیری میکند و این نیروی بسیار سرد کلری به دنبالچه یا دمگل زمین تزریق درحین کنترل آن به وزن و حجم زمین نیز اضافه میگردد و این انرژی تازه وارد همچون پوششی ضخیم دمگل زمین را کاور کرده در مقابل تابش آفتاب قرار میگیرد و با گذشت زمان عنصر کلر به سولفات و نیترات و فسفات و کربنات تبدیل شده و برای تبدیل به حیات نیاز به قطره باران است. در اینجا نتیجه میشود که هسته کرات سرد و طلماتی است و اگر آتشی از نقطه ای در روی زمین زبانه میکشد متعلق به پوسنه زمین است که در اثر فعل و انفعالات عناصر با نور خورشید تولید گازهایی از خانواده متان و اتان و پروپان وهگزان کرده و یا صفحات سولفوری که با آب مشتعل میشوند همچون فلز سدیم.
ستارگان همچون شکوفه های یک درخت دمگل دارند که بوسیله آن تغذیه، ساپورت و رشد کرده به حیات ادامه داده ودر زمان مقرر حیات گیاهان سپس گیاهان حیات جانوران و چانوران بهمراه گیاهان حیات ما انسانهارا تداوم می‌بخشند. اگر دیدگاههای دنیای دانش را در این باره بنگری با تفکراتی آشنا میشوید که هیچگونه بنیان علمی نداشته و تنها بر مبنای مدرک و یا منزلت اجتماعیش نظری داده تا از کاروان عقب نماند و حال مرکز فضایی ناسا با این همه خرج و مخارج سنگین بکجای این هستی دست یافته که نقطه امیدی باشد برای نجات بشریت بجز اتلاف وقت و هزینه های آنچنانی که امروز باید جوابگوی ما انسانها باشند و این مرکز برای محاکمه تاریخ در سرگردانی بشریت و ایجاد فساد و بی حرمتی به ذات کبریایی با تجاوز و قتل عامهای بی پروا از نسل بشر و گیاهان و جانوران بطور بی رویه و بدون هیچ قانونمندی زیست محیطی در نقل و انتقال نیروها چه بصورت جانداران گیاهی و جانوری و چه بصورت بسته های غدایی دنیای علوم باید جوابگو باشد دنیای پزشکی با ندانم کاریهایش در اشاعه و ترویج امراض سهم بزرگی دارد و جهان در تب آن آتش گرفته دارد میسوزد چرا که با آمدن اسلام و قرآن استعدادها شکوفا و بشریت از قالب جن گیری و فال و یا نصیب بدر آمده به خاک و محیط زیست متوسل شده با تکمیل قوانین الهی تورات و انجیل کاملا با بستر حیات آشنا و شروع به طب گیاهی در رده های بالا کردند و انتظار میرفت که دنیای اسلام بر دنیای غرب و شرق پیشی گیرد که متاسفانه برعکس شده و این دنیای اسلام است دنباله رو افکار خیالی آتان شده که شرم آور است.
تعریف هستی و انسجام آن در امر حیات:
در اینجا نیاز است از هستی نعریفی داشته باشیم و بدانیم که این مجموعه کهکشانی با میلیاردها ستاره و سیاره های کوچک و بزرگ چگونه شکل گرفته آیا بینگ بنگ دنیای دانش که چالشی ذهنیتی است درست است یا همچون تکامل داروین مشاهده میشود در اینجا با یک مثال ساده این مبحث را بسط داده و ادامه میدهیم تا همگان متوجه این امر عظیم خلقت شوند که نیاز روحی هر فرد در جامعه است از برای درک معنا یا یقین و بخود رسیدن و در خود شدن و از همه چیز و همه کس بریدن و با اوشدن
پرنده را خالق و لانه را هستی و تخم را مخلوق یا حیات انگاریم چنین مینمایاند که هر رخ دادی در طبیعت توسط خالق ایجاد و کنترل میشود که جابجایی صفحات خاکی و ایجاد پستی وبلندی وبارش باران و جاری شدن سیل و ایجاد برکه و دریاچه و اقیانوس از کارهای اوست از برای ادامه حیات براین کره خاکی که نامش را زمین نهاده ایم. این مرکز با توجه به کوهسنگ اولورو در وسط بیابان فلات استرالیا که یک شهاب سنگ است و موجب جدا شدن قطعه خاکی عظیمی از شرق ماداگاسکار شده و آنرا بسمت شمالشرق رانده که با صفحات خاکی مجمع الجزایر اندونزی تصادم خاک هندوستان و سیریلانکا را از آن جدا بسمت شرق آمده فلات استرالیا را ایجاد میکند این اولین طوفان دریایی است که در دوره آدم بچشم میخورد یعنی اینکه آدم و حوا دیر زمانی بر زمین حکومت کرده و صاحب فرزندانی بر گستره زمین بوده اند چرا که جزایر اقیانوسیه غالبا بومیانی دارند استرالیا، نیوزیلند، فیجی، پاپوا نیوگینی و جزایر سلیمان و هاوایی که دنیای علوم معتقد است این جماعت از کشورهای هندوچین با استفاده از وسایل شناور از جمله قالب های بزرگ چوب را در آب انداخته بدین جزایر دست یافته اند که جای تردید است که نیاز به بحث کلی دارد چرا که از فرو رفتن آبهای نیمکره شمالی این اقیانوس در دل زمین چنین استنباط میشود که نیمکره جنوبی جنگل و کوه و دشت بوده محل زندگی بنی آدم و با طوفان فلات تبت زیر آب رفته مدفون شده اند همانطور که نئاندرتالها در طوفان نوح با شهاب سنگ ریجاب کرمانشاه بطول بیش از 80 کیلو متر که موجب بوجود آمدن فلات ایران گردیده و در اینجا در تعریف هستی ما در 3 بعد علمی ریاضی، فیزیک و شیمی نظر انداخته چنین تعریف کرده ایم.
تعریف ریاضی هستی:
این تعریف که از لحاظ علمی کاملترین تعریف است و نمیشود بر آن خرده گرفت ایفای نقش انرژی است که یک واحد فتونی از جمیع عناصر فلز و غیر فلز درحال چرخش وضعی و حرکت انتقالی در خلاء مطلق در بین منهای بینهایت وباضافه بینهایت که فلزات و گازهای مانند هلیم و هیدروژن و کربن در قطب مثبت یا باضافه بینهایت جمع و تشکیل غبار خورشیدی سوزان داده شروع به تابش و تولید انرژی گرمایی کرده در اطراف بر انرژی سرمایی تابیده تبدیل به گاز کلر و یک یا چند فلز کرده و در ایجاد و پرورش سیارات همکاری بالا و بی نظیری دارند برای مثال: گاز هیلیم را مد نظر قرار دهید با 2 الکترون در اولین مدارکه با هیچ عنصری ترکیب نشده متصاعد میشود و در باضافه بینهایت با فلزات همراه و نور افشانی میکند. ودر منهای بینهایت انرژی سرمایی که با اشعه خورشید بر این منبع کرات پا گرفته تشکیل میشوند که تعدادی اندک در مدارهای خورشیدی جاگرفته و ادامه حیات میدهند و اکثر سیاره ها توان ماندن نداشته و بعد از زمان اندی منفجر و به شهاب سنگ تبدیل میشوند.
اعداد و ارقام اگر در میان نبود دنیای علوم بدین منزلت از دانش نمیرسید و ابعاد و مسافات بی معنی و زندگی در حالت حیوانی آن زمان را طی میکرد و با همین اعداد و ارقام مرز بین انسان و حیوان از همدیگر تمیز داده شده و ریاضیات اصل است برای رسیدن به الوهیت و مرزهای یقین:
در علم ریاضی کنج یا گوشه را داریم با 3 بعد ظول و عرض و ارتفاع گه در توجیه و تعریف اجسام سه بعدی بکار گرفته میشود بویژه در علم ستاره شناسی و زوایای تابشی ظیف نوری که حاکی از مواد ترکیبی سطوح کرات است و درکل میشود گفت ریاضیات اصل است از برای درک وجود عالم هستی در این مورد به تفصیل گفتگو خواهیم کرد که نیاز مبرمی بدانست از برای درک وجود که در تسبیح و سجاده اهل طریق باید جستجو کرد چرا که تعداد دانه های تسبیح یک فرد ذاکر 101 عدد را نشان میدهد که با 101 عنصر جدول تناوبی شیمیدان معروف روسی ولادیمیردیمیتریف مندلیف همخوانی دارد و عجیبتر اینکه اگر بپرسید اسم اعظم چند تاست جواب دهند 99 پس چرا 101 عدد است که گویند از برای نگهداشتن تعداد دقیق ذکر و در جدول تناوبی از ترکیب دو عنصر اکسیژن و ئیدروژن آب را داریم که 72% بدن را شامل میشود در کتب آسمانی عرش خداوند بر آب قرار گرفته پس 99 اسم اعظم خداوندی در جدول مندلیف به 99 عنصر دیگر متعلق است که تمام حرکات و سکنات و گفتمانهای یک فرد بدان 99 ماده که نامهای خداوندی هستند تعلق دارد و این است که هرگونه عملکرد فرد در دفتر اعمالش ثبت گردد از برای روز حساب.

تعریف فیزیکی هستی:
در تعریف فیزیکی باید گفت که هستی مجموعه ای است از عناصرکه دارای چگالی و وزن مخصوص و ابعاد و مدارات اتمی متفاوت اند که دربین شان میادین مغناطیسی ایجاد شده برهم اثر گذارند.
با پیشرفت صنعت بویژه در رشته الکترونیک امروزه امواج کوانتمی بسرعت میادین فرهنگی و اقتصادی و سیاسی جوامع بشری را درنوردیده وبا ابداع هوش مصنوعی که بشریت را تهدید به انقراض میکند. در حال حاضر این امواج با ورود به چهار چوب خانواده تحت عنوان خدمت به والدین و سرگرمیهای ضروری روحی افراد با نصب چراغ قرمز در محدوده های ترافیک سنی از 18+ که تنها کودک و نو جوان را در خود فرو برده و کنجکاوتر میکند که مسئله چیست؟
آینده جهان بشری بسیار تاریک و هیچ امیدی به بهتر شدن نمیرود چرا که دنیای صنعت محیط زیست را چنان نابود کزده که قابل ترمیم نیست تبدیل خاک و سنگ طبیعی به مصالح ساختمانی و ساختن برجک ها و ترویج فرهنگ شهر نشینی و بی بند و باری جوانان در ارتباط با تشکیل خانواده و پذیرش مسئولیت بچه داری و تامین معیشت و در اختیارگرفتن ثروتهای ملی توسط قشر خاصی از جامعه که مولد ریاوتزویروفحشا وتملق و چاپلوسی است انسانیت در هاله ای از تاریکی فرو رود و دیگر هیچ.
این مرکزمطالعاتی حکمیت نظام سیاسی دولت استرالیا را در ارتباط با حفظ محیط زیست و کمک به افراد جامعه در تشکیل خانواده و احترام به انسانیت و جامعه بشری را در اعتدال می‌بیند و جهان را دعوت به پیروی از چنین سیاستی مینماید تا به مرزهای اتسانیت رسیدن و حد یقین

تعریف شمیایی هستی:
تعریف هستی در دنیای شیمی که ترکیب عناصراست خواص اسیدی و بازی و اکسیداسیون و احیای فلزات که در نظام هستی رخ میدهد انسان را دعوت به تفکر در وجود میکند که چگونه این کنش و واکنشها صورت میگیرد مانند گردش دستکاههای بدن در هضم و جذب و دفع که ما آنرا امری طبیعی میدانیم.
رشته شیمی در شناخت جهان هستی انسان را به خلصه در وجود برد و کائنات در این رشته خودرا آرایش و بزک کرده تا بشریت به عظمتش پی برده و سر تسلیم فرود آرد به یقین که متاسفانه دنیای علوم آنرا به رنگ دانه و فعل و انفعالات عتاصر تقلیل داده و امری ساده انگارد به زعم خویش که با تلقیح و پیوندهای ژنتیکی خلاء های فوق را میشود پر کرد که همان کاریست که طبیعت خود به انجام رسانده اما انسان ازدرک آن عاجزو حیات « روند » خود این وضعیت پیوند را به اشتراک گذاشته از برای انجام توسط انسان.
خاک شورو کلرین قطب جنوب که دارای ویژگیهای خاصی آست و فکرت انسانی را در ژرفای هستی برد که چرا چنین است و مسئله چیست؟ و چرا این خاک را طبیعت آورده با خاک گرمسیری کربناتی در دره اشنویه تلفیق داده و ممزوج کرده از برای ایجاد «حیات روند »که در اینجا این سئوال پیش میآید که بین حیات روند یا مهاجر و حیات سرد سیری سفید و رنگی(انسان بور) از لحاظ درک مسائل روزمره زیست محیطی و حل و فصل مسائل اجتماعی چگونه است چرا انسان سردسیری در رهبریت و روند یا مهاجر چوپان و دلاور و انسان گرمسیری برده و زر خرید دیده میشود؟ برای مثال دو قوم بختیاری و لر که در تاریخ ایران همواره کنار هم بوده و هوای همدیگر را داشته اند اما بختیاری همواره در پست صدارت درتاریخ دیده میشود حتی اگر از لر رهبری بالا آمده مانند کریمغان زند خود را وکیل الرعایا میخواند نه پادشاهی چون داریوش هخامنشی یا نمرود بابلی.قوانین موجود در علم شیمی هستی را چنان برای ما تعریف کرده که میشود به راحتی درک وجود کرد و مرز هارا از همدیگر تمیز داد که خود جای تعجب و شگرف است.
انتخاب شما و عملکرد طبیعت:
انتخاب خوردنی با شماست و جویدن و آسیاب کردنش در اختیار شماست تا لحظه بلعیدن و چون عمل بلع انجام گرفت کنش و واکنش دستگاه هاضمه و جذب ودفع مواد در اختیار شما نیست. انتخاب که در اختیار شماست نیازمند شناخت و دانش زیست محیطی است که هر فرد باید بدان توجه نموده تا سلامتی به جامعه برگردد تفکرات غلط ماتریالیستی بنیان هستی را متزلزل و بسمت نابودی سوق داده و هرآن حجم عظیم دی اکسید کربن موجود در جو زمین که از دود ناشی از احتراق مواد نفتی و ذغال سنگ انباشته شده میتواند به گازهای متان و اتان و پروپان و هگزان تبدیل و در اثر تابش نور خورشید آتش گرفته و حیات را نابود گرداند.
چنین پیداست که دنیای علوم درزیر پرتو افکار ماتریالیستی دچار توهمات غیر منطقی بدور از قوانین پروسه میزان در طبیعت شده که جبران ناپذیر است و وضعیت بسیار شکننده و غیر قابل ترمیم به نظر میرسد چرا که دنیای علوم بر ذهنیات آکادمیسین ها استوار و با تزهای فاقد پایه و اساس داروینی در مراکز علمی به تدریس مشغولند که نباید چنین میبود. در موضوع انتخاب نیاز است برای افراد کارت ژنتیکی صادر شود که بر مبنای میزان عنصر کلر در افراد تنظیم باید گردد چرا که ژن حیاتی کلر بسیار ظریف و در مقابل گرما توان ندارد و متلاشی میشود در حالیکه عنصرکربن بدان نیاز دارد که حیات گرمسیری است و کتب آسمانی بویژه قرآن کریم بدقت آنرا توصیف کرده و با مرز شور و شیرین آبها که در دو سفره آبی اقیانوسهای هند و آرام پیداست و در مجموع قطب شمال که آفتاب گیر است منبع آب شیرین و ساپورت کننده حیات است براین کره خاکی و قطب جنوب که در سوز و سرما و تاریکی مطلق است مخزن آب شور است و حافظ و نگهدارنده کل کره زمین در جلوگیری از متلاشی شدن توسط نیروی گریز از مرکز

یک ستاره چگونه بوجود می‌آید؟
خورشید یا ستاره منظومه شمسی ترکیبی است از فلزات و گازهای هیدروژن و هیلیم و سایرین که مدار آخر آنها 4 یا کمتر از 4 الکترون دارد و در نقش فلز عمل میکنند. این گوی آتشین در باضافه بینهایت هستی شکل گرفته و با تابش به منهای بینهایت که محل تجمع فتون ترکیبی کلرورها است تابیده بسمت خود بالا میکشد و به مرور زمان و تابش طیف های فلزات مختلف بر سطح آن فتونهای کلروری به ترکیبات سولفاتی و با ورود انرژی تازه کلروری از طریق دمگل یا دنبالچه صفحه سولفاتی بالا آمده به صفحه نیتراتی و با تکرار مراحل به فسفات و آخر سر به کربناتها ختم وسیاره آماده برای خیزش و رویش حیات بر صفحه خط استوا یا صفحه کربناتی میگردد.شبانه در آسمان اجرام زیادی را مشاهده میکنیم که در کل به 3 دسته تقسیم میشوند: سیارات و ثوابت هستند که تشکیل منظومه داده و میگردند سوم شهاب سنگ که از نابود شدن سیاره ها ی هرزه بوجود میایند « سیاره هرزه به کره ای گفته میشود که در منظومه نیست و بعد از چندی نابود میشود( نام هرزه انتخاب ماست).
در اینجا نیاز است نظریه دنیای دانش در ارتباط با چگونگی تشکیل سیارات و ثوابت و اجرام سماوی را بار دیگر پیش رو قرار دهیم با این دیدگاه مقایسه نماییم که ببینیم کدام یک به واقعیت نزدیکتر است و با شهاب سنگ شروع میکنیم.


شهاب سنگ و نقش آن در جا بجایی قاره ها در اعصار مختلف :
همانطور که در بالا اشاره شد شهاب سنگ محصول کراتی هستند که در آسمان پیدا و منفجر میشوند و طبیعت بر مبنای نیاز در جابجایی قطعات خاکی بر روی سیارات از جمله زمین از آنها استفاده میکند مانند کوهسنگ اولوروو در استرالیا و ریژاوی کرمانشاه بطول بیش از 80 کیلو متر که اولی موجب جدا شدن قطعات خاکی هندوستان و سریلانکا و کوهستان زاگروس و خاک فلات مرکزی استرالیا از خاکهای شرق مچمع الجزایر ماداگاسکار از آفریقا شده و دومی در طوفان نوح شرکت داشته و موجب پدید آمدن فلات ایران گردیده که حامل و عامل آخرین پیکر انسانیست که بر رسوبات دریاچه ارومیه در منطقه اشنویه پیداست.
اختلاف شهاب سنگ با صخره های زمین :
سیارات و ثوابت هرکدام دارای یک دمگل یا سیاهچاله در قطب جنوب هستند که توسط آن تغذیه و ساپورت میشوند همانند کلم در خاک مرزعه و جالب اینجاست که کرات همچون جارو برقی انرژی خام را از محیط گرفته به درون یا هسته خود منتقل کرده با انرژی خورشیدی ممزوج و به خاک و سنگ( انرژی پرورده) تبدیل میگردد، این عملکرد تحت فرکانس ثابتی از الکتریسیته جاری انجام گرفته و بصورت انرژی پتانسیلی در خاکها ذخیره میشود از برای بوجود آوردن حیات که هر کره فرکانس ویژه به خود را دارد و از اینجا نتیجه میشود که فرکانس یک شهاب سنگ با کره دیگر یکسان نبوده لذا نمیتواند در پروسه حیاتی آن شرکت کند و بصورت سنگ لخت و عریان میماند تا به ابد و این پدیده از لحاظ تعقیب در پیدا کردن خالق گردون امریست در خور اندیش و تفکر که مارا بر آن داشت تا چگونگی خیزش حیات بر فلات ایران در دره اشنویه و اطراف دریاچه ارومیه را دریابیم و بقدرت مایشاء کردگاری پی ببریم.
این دو کوه سنگ اولورووی استرالی و ریژاوی کرمانشاه که به زمین رسیده اند اساتید چگونه توجیه کرده اند؟ بعضیها گویند که سنگ آهکی است و خاک آهکی برای کشت نمیشود و صحبتی از شهاب سنگ در میان نیست و از این بابت بسیار متاسفیم سنگ اولوروو قبل از ریژاو با زمین برخورد کرده و خاکهارا بسمت شمال شرق رانده و با در گیر شدن با صفحات خاکی مجمع الجزایر اندونزی و جدا شدن خاکهای هند و سریلانکا از بالای خاک استرالیا و شناور ماندن خاکهای کوهستان زاگروس فلات ایران در این آبها که موجب ازبین رفتن نسل آدم و حوا برزمین شد و پس از میلیونها سال نسل بشر در قالب نئاندرتال که در 4 پایه عنصری کربناتی و فسفاتی و نیتراتی و سولفاتی ظاهر و ادامه حیات داده از خود آثار تمدن و شهر نشینی برجای نهاده اند. که در دوره اول فلات استرالیا شکل گرفته و خاکهای سولفاتی وارد صحنه حیات شده و از آمریکای جنوبی تا به کشورهای هتدو چین را پوشش داده و اینجا این سئوال پیش میآید که آیا زمانیکه آدم حیاتش را بر زمین آغاز کرده آیا هر 3 عنصر کربن، فسفر و نیتروژن در حیات بشری شرکت داده شده اند؟ جواب باید گفت بله چون انسان هم مانند چهارپایان پستاندار است و انسانهای اسکیموی امروزی یادگاری از همان دوران است و در جو امروزی شکل گرفته اند همانند سایر ژنهای بشری بر زمین. از آنجا که دنیای دانش متکی بر ماده و حیات را در قالب قانونمندی نظریه تکاملی داروینی نگاه میکند به اعصار حیاتی عناصر بی توجه و از شرکت دادن یک به یک عناصر غیر فلز فسفات و نیترات و سولفات بی توجه و همه را در کربن برسی و طبقه بندی نموده تا به دوره امروز ما که حیات کلرین شروع و پیکر حیات بر آتمسفری با 5 عنصر پیاده شده که بر فلات ایران در منطقه اشنویه در قالب چوپان پیداست با رمه سنگیش.
توجه:
در یک سیاره که به دور یک ستاره درگردش است اتمهای عناصر تشکیل دهنده همانند جوجه های یک آشیان همواره رو به ستاره دهن بازکرده منتظر گرفتن انرژی گرمایی هستند تا حرکت کرده از برای رشد و نمو سیاره و تداوم حیاتی که بر آن روییده سیاره ها کلا یک قطب دارند که جنوب است با دنباله ای در اعماق تاریکی و سوز و سرما که آنرا بدور خود و خورشید با سرعت خیره کننده ای میچرخاند و در این چرخشها نیروی گریز ازمرکز عظیمی ایجاد شده که تلاش دارد سیاره را متلاشی کند با نیروی عظیمتری بنام نیروی کشش که در دنبالچه تعبیه شده و با رساندن انرژی مورد نیاز به سیاره نیروهای گریز از مرکز را خنثی و با ترکیب با انرژی خورشیدی بر حجم سیاره افزوده و وزینتر میگردند اگر منظومه شمسی را سیر کنید کیوان و زحل و مشتری با زهره و ناهید قابل مقایسه نیستند و نپتون و پلوتون که از ما بسیار دورند چه حجمی دارند؟
ساختمان یک سیاره:
یک سیاره از 4 قسمت تشکیل شده که به ترتیب :

الف – دنبالچه یا ریشه

ب -تهنج یا سکو یا پایه

پ – کاسه برگ یا جام گل

ت – گلبرگ ( صفحه حیات)
وظایف هربخش با توجه به موضع و موقعیت استراتژیکی آنان پیداست:
دنبالچه یا ریشه در اعماق تاریکی و سوز و سرمای بیش از حد انرژی جذب و منتقل پایه یا نقطه پرتاب میکند پایه یا سکوی پرتاب در دو جهت شرق و غرب عمل کرده انرژی خام گرفته از ریشه را به درون یا هسته سیاره پرتاب کرده تا با فوتونهای گرم تابشی از ستاره منظومه اش ترکیب و به شیره پرورده یا خاک نبدیل گردد و این دو بخش هسته در اولین مرحله انرژی هارا بصورت گاز کلر در دمایی بسیار پایین نگهداشته تا ایجاد نیروی کششی کند از برای خنثی کردن نیروی گریز از مرکز یا نیروی رانش با جذب انرژی خام و انتقال به داخل سیاره صفحات کلرین قبلی بالا آمده جای خود را به نیروی جدید میدهند و از کلر به سولفور تبدیل میشوند و در مرحله سوم به نیترات و در مرحله چهارم به فسفات و در آخرین مرحله به کربنات و در این مرحله طبق شرایط جوی ابرهای باران زا ظاهر شده بارش شروع و حیات گیاهی آغاز میگردد و اولین طبقه جوی که حاوی فوتونهای کربنی است شکل میگیرد وگیاهان در این جو به خواب رفته بیدار میشوندو صفحه اول سیاره پوشیده از درختان تنومند و گیاهان متنوع میشود و در اینجا نیاز به مصرف کننده این تولیدات ضروری بچشم میخورد که با نفوذ آب لای خاکها صفحه دوم یعنی فسفات با حشرات و ماهی و پرنده و چرنده تخمگذار با بدنه شاخی در قامتی ریز و درشت به صحنه می‌آیندو لایه جوی به 2 واحد فوتونی کربناتی و فسفاتی حیات را کنترل میکنند در مرحله سوم با نفوذ قطرات آب به لایه نیتراتی گاز آمونیاک تولید و عصر یخبندان شروع میگردد و لایه جوی به 3 واحد افزایش مییابد در این جو و فضا ی سرد گیاهان و جانوران سردسیری از جمله ماموتها زندگی را شروع و زاد و ولد مینمایند.
اگر این وضعیت را برای کره زمین در نظر بگیریم در اواخر این دوره آدم و حوا در شمال ماداگاسکار ظاهر و در 3 واحد خاکی کربناتی و فسفاتی و نیتراتی (آفریقایی و استرالیایی و اسکیمویی) دیده میشود که هر دو حیات کربنی و فسفری گرمسیریند و نیتراتی سرد سیری.
توجه: با توجه به وجود اسکیموها میتوان گمانه زد که انسان در عصر آدم در سه عنصر کربن و فسفر و نیترات برزمین زندگی را شروع کرده چون در این دوره خیزش حیات پستاندار شروع شده و در دوره قبل از یخ بندان پستاندار دیده نمیشود.

اعصار خیزش پروسه حیات بر سیاره زمین :
با توجه به ساختمان سیارات منظومه شمسی پیدا ست طول عمر یک سیاره از بدو تولد( ستاره زهره) تا به روز وداع ( پلوتون) میلیاردها سال 365 روزی است و با توجه به حجم عظیم زحل و مشتری و کیوان باید نتیجه گرفت که سیارات هر لحظه از فضا انرژی خام جذب و با انرژی خورشیدی ترکیب و به انرژی پرورده یا عناصر تبدیل و سیاره همچون میوه بزرگتر و آماده پذیرش حیات بر خاکهایش میشود.
با توجه به تعاریف هستی یا خلقت که در 3 فاکتور ریاضی، فیزیک و شیمی آورده ایم به ثبت برسد تمام بافته ها و یافته های جهان علوم از جمله تکامل، بیگ بنگ و کروی بودن زمین زیر سئوال میرود و باید جوابگو باشند چرا که خالق وارد صحنه شده تا گالریش را که بدست انسان نابود گردیده و بنام تمدن آنرا به تل های سیمان و آجر و آهن و شیشه تبدیل کرده باز پس گیرد از برای شروعی دیگر و گروهی دیگر.
عصرکربن و فسفر:
در بدو آعازین حیات صفحه رویین کره زمین کربن و فسفر دیده میشوند که صفحات کربنی در غرب و فسفاتی در شرق قطب جنوب مشاهده میگردد که بر کوهستان زاگروس میشود دقیقا دید، غرب این رشته کوه آفریقایی یا گرانیت سیاه است و شرق آن حیات استرالی یا سنگ فسفات با اولین بارش باران بر سیاره ما زندگی گیاهان شروع و صفحه اول را گیاهان کربناتی و فسفاتی پوشانده و آثار آن در معادن ذغال سنگ پیداست که در هر نقطه این کره خاکی مشاهده میشود از آنجا که گیاهان از خاک تغذیه میکنند در تکثیر آن باید تلاش کرده تا محیط زیست سالمی داشت و این عصر را عصرکربن نامگذاری کرده اند و ما آنرا عصر خیزش حیات گیاهی میدانیم و آغازین حیات حیوانات تخمگذار از جمله حشرات، ماهیان، پرندگان و خزندگان که دایناسورها در صدر این مجموعه قرار دارند در این دوره از حیات کره زمین فلاتهای تبت و پامیر و استرالیا و ایران هیچکدام وجود نداشته و آب شوری برزمین جاری نبوده و حیات در دو سیستم فسفاتی و کربناتی بر زمین هزاران سال حکومت کرده تا قطرات آب لای خاکها نفوذ کرده به صفحات نیتروژنی در محدوده شرق زیر صفحات فسفری رسیده انفجار گاز آمونیاک وشروع عصر سرما و یخبندان.
عصر نیترروژن:
نیتروژن یا ازت ماده ای است بصورت جامد یاگاز در آب حل شده تولید گاز آمونیاک NH3 میکند که سرما زا است و این مسئله موجب عصر یخبندان و از بین رفتن حیات گرمسیری عناصر کربناتی و فسفاتی شده و بجای آنها حیات سردسیری یا نیتروژنی در شکل چهار پای پستاندار بچه زا با بدنی پوشیده ازکرک و پشم ومو و پر ظاهر میشوند که فیلهای عظیم الجثه ماموت از آن جمله اند این حیات با شکل گیری فلات تبت در میان آبهای دریای عظیم برخاکهای شرق سیبری پا نهاده اند.

طوفان کوهسنگ ( شهاب سنگ) اولورووی استرالی:
با فرود آمدن کوه سنگ اولورووی استرالیا بر خاکهای شرق ماداگاسکار و جدا شدن بخش بزرگی از قاره گونداوانا و راندن آن بسمت شمال شرق که با صفحات خاکی مجمع الجزایر اندونزی برحورد کرده خاکهای هندوستان و سریلانکا همراه باریکه ای از خاکهای شمالغرب استرالیا از آن جدا و به راه خود ادامه داده تا در انتها فلات استرالیا را بنیاد نهاده پس از این تغییرات اقلیمی جوی تازه با 3 واحد خاکی کربناتها، فسفاتها، نیتراتها تشکیل میشود.


ظهور آدم و حوا:
طبق شواهد عینی زیست محیطی چنین پیداست که در عصر یخبندان در شمال شرق آفریقا که دنیای علوم آنرا قاره «گونداوانا» نامگذاری کرده در منطقه ای مشرف بر خاک هندوستان بنام باغ عدن در نیمکره جنوبی که منطقه ای گرمسیری بوده ظهور و زندگی را در خاک کربناتی و فسفاتی و نیتراتی (آفریقایی و استرالیایی و اسکیمویی)آغاز کرده اند. از آنجا که اثری از تمدن در این عصر از بشر دیده نمیشود به نظر میرسد در اواخر این عصر آدم و حوا برزمین ظاهر شده بصورت گله ای زندگی میکرده اند و پس از یک دوره کوتاه دچار طوفان شهاب سنگ اولوروو ی استرالی شده زیرا که بلندیهای استرالیا در مرکزیت فلات که به بزرگ سرزمین بلند معروف شده به دوران اول زمین شناسی تعلق دارد وکهن ترین چین خوردگی زمین بشمار میرود و شهاب سنگ اولوروو در ضلع غربی آن قرار دارد و با این جابجایی قاره ای آدمی نیمکره جنوبی را مالک شده به حیات ادامه میدهد تا طوفان سهمگینی طومار زندگی شان را در هم میپیچد و فلات تبت ظاهر و حیات تازه ای شروع به ظهور میکند با اسکلت بندی انسان نئاندرتال صفحات نیتراتی خاکها بسمت شمال و صفحه فسفاتی نیمکره جنوبی زیر آب رفته و به حیات انسانهای اولیه پایان داده این طوفان را به طوفان گوگرد یا سولفور باید نامگذاری کرد، با خیزش فلات تبت نوار خاکی عظیمی از خاکهای سولفاتی بالا آمده تا به جنوب شیلی را در برگرفته که در اثر فشار زیاد امواج آب قطعه بزرگ آفریقا (قاره گونداوانا) از قطب جنوب جدا و بالا آمده صحرای آفریقا را بوجود آورده با تثبیت کوهستان کلیمانجارو. و همزمان با آن کوهستان راکی یا روشوز در آمریکا تا به کوهستان اورال در اثر عقب نشینی صفحات نیتراتی بسمت شمال و شمال شرقی سوق داده تا کوهستان راکی یا روشوز را بنیاد نهاده.. با تطابق ساکنان تبت با آمازونیها ی امروزی این تفکر بالا میگیرد که هردو از یک خاکند خاک زرد سولفوری که بر استخوان نئاندرتال ایندیانایی صاحب تمدن کوهستان آند در پرو روییده اند. از گذر زمان بر خاکها چنین نتیجه میشود که فلات استرالیا قبل از فلات تبت تشکیل و آدمی در آن ساکن بوده.
فلات تبت نوار عریضی از خاکهای سولفوری را در جنوب اروپا تا به غرب آمریکای جنوبی وارد عرصه حیات کرده که میشود به راحتی از روی بسته های حیاتی زیست محیطی از هم تمیز داد مثلا سرخپوستان آمریکا که موطن اصلی آنان کانادا و آلاسکا است با اسکیموهای شرق سیبری در یک بسته حیاتی جا داد و بومیان آمازون با تبتیها و ترکان قراقروم و حیات سولفاتی و نیتراتی حیات ترکیبی ژاپن و کره و شمال چین را بوجود آورده اند که همه این قطعات خاکی در نظام حیاتی نئاندرتالها ایفای نقش داشته اند با گذشت زمان و درک پایین آدمیان از صنعت کردگاری، طبیعت اقدام به تغییر جو و شرایط محیط زیست میکند.
آدمیان در نظام اولیه که عصر ماموتها باشد بصورت گله ای به زندگی ادامه داده تا روزیکه طوفان فلات تبت به زندگی آنان خاتمه میدهد و زمینه را برای انسان دیگری آماده میکند بنام انسان نئاندرتال در 4 لوح کربناتی، فسفاتی، نیتراتی و لوح تازه بنام سولفور که این یکی هم از خانواده آب شیرین محسوب میشودکه دارای تمدن و شهر نشینی بوده و صنعت و هنر داشته اند و در خیلی جاها از خود آثاری بیادگار گذاشته اند از جمله کشتی نوح بر بالای کوه آرارات و در کشور پرو شهر معروف به شهر صخره ها بر کوههای آند در آمریکای جنوبی.
با توجه به شناخت زیست مجیطی پیداست انسان تا به امروز از کیفیت صفحات خاکی بی اطلاع و همه را در یک مقوله بنام خاک جا داده و استفاده کرده در حالیکه جانوران این وضعیت را بخوبی درک و رعایت کرده اند برای مثال: رود نیل در مصر که به دریای مدیترانه میریزد ازدریاچه ویکتوریا بر بالای کوههای کلیمانجارو سرچشمه گرفته و فاصله ای به طول 6650کیلومتر را طی میکند که در اوایل مسیرتمساح و فیل و میمون را میشود در آن دید که تا فاصله ای مشخص آمده برمیگردند و از محدوده خاکی خود خارج نمیشوند و یا سایرین همچون کفتار و گراز و اسب آبی وارد خطه شمالی نشده اند،اما انسانهایش اروپا و آمریکا و استرالیا را درنوردیده اند و این بدان معناست که فرکانس وی با زمین همخوانی ندارد و از محیط دیگری پای بدین سرای نهاده که ادیان آنرا بهشت خوانند، در ضمن طبیعت نفسانی چهارپایان پستاندار با انسان بسیار متفاوت است در مورد آمیزش و تولید نسل، حیوانات ماده پس از لقاح و بارور شدن عمل آمیزشی را قطع و تا وضع حمل کرده به نوزاد شیر میدهند و کودک بزرگ شده مادر وی را از خود جدا میکند که در چوامع بشری چنین نیست و رعایت نمیشود و در آیات کتب آسمانی خالق میفرماید که انسان را ضعیف نفس آفریدیم و درک حقیقت حیات در اینجاست که خالق را حس کنی و نفسا و روحا حس وجود کنی از برای حفظ محیط زیست و رعایت حقوق جامعه در یک نظام اهورایی که بر میزان و یکسانی استوار باشد..